فیلم خوب آپارت امشب بیبیسی مرا بیاد خاطرهی زیر انداخت
سال ۱۳۵۲ هجری خورشیدی انتخابات مجلسین بود و من بخشدار شازند اراک. برای ادارهی حوزههای رایگیری از کارمندان دولتی در مقابل پرداخت اضافه حقوق کمک میگرفتیم. گلاس آموزشی کوتاه مدتی برای آنان ترتیب میدادیم و شیوهی کار و نظارت را به آنان میآموختیم.
نظارت بر صحت جریان انتخابات بعهدهی معتمدان محلی بود که از میان ریشسفیدان محل انتخاب میشدند.
روز انتخابات، صندوقهای رأی مهروموم شده به بخشداری آورده شد. صحت مهرومومها توسط نمایندهی بخشداری، هیات نظارت بر انتخابات مرکب از اعضای مرکزی دو حزب ایراننوین و مردم، تأیید شد.
قرائت آراء که آغاز گردید من به دفتر کارم برگشتم. طولی نکشید که نمایندهی مجلس هراسان بدفترم آمد و خبر از مخدوش بودن یکی از صندوق آراء را داد.
بمحل شمارش آراء برگشتم. صندوقی را بمن نشان داد که تمام برگههای انتخاباتی که قرار بود مردم رآی خود را روی آنها بنویسند و در صندوق مهر و مومشدهی وزارت کشور بیاندازند، یکجا، حتا بدون باز کردن باندرول بستهبندی، یکجا توی صندوق رای گذاشته، روی صندوق را با پارچه سفیدی پوشانده و مهروموم کرده، به بخشداری فرستاده بود.
اوضاع قمر در عقرب شد. هر دو کاندیداهای رقیب و هواخواانشان هم حاضر بودند. نمایندهی مجلس گفت:
تقلب شده! مگر نمایندهی شما آموزش ندیده بود؟
کمی فکر کردم. نگران وضع آن جوان آموزگار بودم.
در جوابش گفتم:
شما که دکترای حقوق هستید بیشگ از مصادیق تقلب آگاهید. این یک اشتباه است نه تقلب، درست است؟
طرف فگری گرد و حرفم را تایید نمود.
کاغذ و قلمی برداشتم و متنی مبتنی بر بطلان آراء بدلیل عدم رعایت مقرارات نوشتم، آنرا امضاء کردم و صورتمجلس را جلوی معتمدان گذاشم.
تمامی اعضاء بدون واکنشی صورتمجلس را امضاء کردند.
بعد دنبال مامور بخشداری فرستادم. یکی از صندوقهای باز نشده را جلوی او گذاشتم و پرسیدم:
دلیل وجودی این شکاف روی صندوق با این عرض و طول برای چیست؟
گفت:
برای ریختن رأی.
پرسیدم:
علت پوشاندن صندوق با پارچهی سفید و مهر و موم کردنش چیست؟
گفت:
جلوگیری از تعویض آراء درون صندوق.
پرسیدم:
پس چرا شما تمامی اوراق رای را ابن سکلی توی صندوق گذاشتهاید و آنرا مهر و موم کردهاید؟
آراء مردم کو؟
ج.اب داد:
کدخدا گفت احتیاجی نیست. آقای بخشدار خودش میداند چه کسی باید وکیل شود.
همهی حاضرین زدند زیرخنده.
0 نظرات:
ارسال یک نظر