اندر احوال دادگاههای بفرموده
شب شاهد پخش محاکمهی زندهیاد گلسرخی و یارانش بودیم. او مردانه از باورهایش دفاع کرد و زمانی که رئیس دادگاه نظامی شاهفرموده باو گفت:
از خودت دفاع کن!
گلسرخی پاسخ داد:
من برای جانم چانه نمیزنم. از باورهایم دفاع میکنم (نقل به مضمون). یکی از یارانش که اگر درست بیادم مانده باشد، در دانشکدهی حقوق، همدورهای من بود، از ته سالن فریاد زد که او یعنی گلسرخی "حرف پا برهنهها میزند". دادگاه نظامی مجازات او را، بخاطر این جسارتش از سه سال حبس در دادگاه بدوی، به هشت سال ارتقاء داد و گلسرخی و حشمتالله کرامتیان را به اعدام محکوم کرد.
صبح که وارد اتاق کارم شدم، صدای سخنرانی خدمتکار بخشداری بگوش رسید که برای دیگر همکارمان و دو سه نفری ارباب رجوع، داد سخن میداد که این پسرک را که بخود اجازه میدهد این چنین به ساحت مبارک اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر، بیادبی کند، باید باتوم به فلانجایش کنند تا عبرت دیگران شود.
طولی نکشید که سخنران با نامههای وارده داخل دفتر کارم شد، سلامی کرد و نامهها را روی میز گذاشت و پرسید:
شما هم جریان محاکمهی دیشب را تماشا کردید؟
جوابم مثبت بود. او دنبالهی حرف را گرفت و پرسید که چرا باتوم بفلانجای چنین افرادی نمیکنند تا ادب شوند و ازین مزخرفات نگویند.
گفتم:
نگران نباش! مراد ترا را ساواک برآوردهاست ولی او مردی است شجاع و معتقد به باورهایش. راست و درستش مهم نیست. هرکس باید حرف خودش را بزند. او و یارانش حرفشان را زدند. چوب توی فلان مخالف کردن، موجب نفی عقیدهای نمیشود. مسلمن او اعدام خواهد شد، مانند بسیاری دیگر از همباورانش که پیش از او به جوخهی اعدام سپرده شدهاند. مگر ندیدی که به امام حسین اشاره کرد. امام حسین را هم شاه زمانه کشت.
طرف فقط گوش کرد و متعجب که بخشدار و از این حرفها!
گلسرخی و دانشیان را مخفیانه اعدام کردند ولی شرف دادگاههای رژیم "طاغوت" بر شرف دادگاههای "یاقوت" افضل بود که حد اقل اجازه میداد مخالفان حرف خودشان را بزنند نه سناریوی تهییه شده را از روی کاغذ بخوانند.
1 نظرات:
عمو اروند جان...هر زمانهاي «شاه» خودش را دارد و «گلسرخي» خودش را...نامها هم كه عوض شوند، شقاوت و جهل اولي و آزادگي و پايمردي دومي تغيير نخواهد كرد
ارسال یک نظر