چوپان دروغگو
در کتاب فارسی دبستانی ما داستانی بود بنام "چوپان دروغگو". فکر کنم هیچ فارسی زبانی نباشد که این داستان را نشنیده باشد. حتا مادر بیسواد من هرگاه از دروغهای کودکانهی من عصبانی میشد، تدکاری میداد که مواظب گفتارت باش و گر نه روزی میرسد که دیگر کسی حرفت را باور نخواهد کرد و آنگاه است که بلاها بر سر تو نازل خواهد شد.
اما بگمانم احمدینژاد این داستان نخوانده است و الا در برابر مردم این همه دروغ شاخدار نمیگفت که حالا این چنین رسوا شود.
اول از هالهی نور شروع کرد.
دوم علیرغم وجود نوار تصویری واقعهی "هالهی نور" و تذکر شنوندهی داستان، موضوع را تکذیب کرد.« حجت الاسلام محمد تقی سبحانی، عضو هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی در قم که از حاضران در جلسه معروف دیدار آقای احمدی نژاد با آیت الله جوادی آملی بوده است، روایت احمدی نژاد از هاله نور در محضر آیت الله جوادی آملی را تایید میکند»
سوم داستان دختر ۱۶ سالهی سازندهی دستگاه انرژی اتمی را ساز کرد. یادم نیست که آن را تکذیب کرد یا نه.
چهارم داستان بچهی شش سالهی نیویورکی را ابداع که "محمود را به بابایش نشان میداد" در حالیکه او داخل اتومبیل به احتمال قریب به یقین ضد گلولهاش نشسته بود و میدانیم که انگلیسی یا اسپانیولی آنچنانی هم سرش نمیشود که از داخل آن اتومبیل ایزوله شده، صدای کودک را بشنود.
دروغ گفت و گفت و آمارهای غلط داد و داد و تهدید به افشاء اسامی مافیا کرد و کرد تا چهار سال دورهی ریاست جمهوریاش به پایان رسید و کسی از مقامات اداری یا قضایی کشور نخواست یا نتوانست یقهاش را بگیرد.
اما این بار "خیاط هم به کوزه افتاد".
در مناظرهی تلویزیونی، نه ببخشید "مواجههی تلویزیونی" که با موسوی داشت، پای از گلیم خویش درازتر کرد و بجای بیان آن که در روزهای ریاست جمهوریاش برای ملک و ملت چه انجام داده است، همهی سردمداران جاا را شست و روی بند انداخت. کارکرد چهار دولت پیش از خود را با این بیان «آنها بیست و هفت - هشت سال بود، از جمله در دوره خود آقای موسوی، ما را ضد بشر، گروگانگیر و مخالف حقوق بشر معرفی می کردند. اما ما آمدیم و مردم انگلیس را از دولت انگلیس جدا کردیم که به نظر من بهترین کار بود.» زیر سوال برد.
و جایی دیگر اضافه کرد « سیاست خارجی دولت او از دولت های گذشته موفق تر بوده است.»
غافل از اینکه او با دروغهایش دارد سیاست ادارهی کشور در زمان آیهالله خمینی و آیتالله خامنهای را هم زیر سوال میبرد.
حالا گرگ به گله زده است و چوپان دروغگو اگر راست هم بگوید،کسی حرفهایش را باور نخواهد کرد.
همهی سران جاا علیه او به اعتراض برخاستهاند، یکی رای به دروغگو را حرام میداند و دیگری تهمت را ناروا اعلام میکند و...
اما آیتالله رفسنجانی که درخواستش از جانب سردار سیمای جاا مبنی بر فرصت جوابگویی به افتراها و ادعاهای احمدینژاد، نادیدهگرفته شد و سردار صدا و سیما به او «جواب سرخرمن» داد، این بار زمینی شد و شکایت نه بخدا که به رهبر بردهاست. چنان مینماید که چهار سال پیش جوابی از خدا نگرفته باشد. شکوایییهی او از نظر حقوقی محکم و مدلل است ولی از نظر سیاسی نه که بسیار عوامفریبانه است.
او دلیل پاکی خود و خانوادهاش را با انتساب خویش به امام « بعد از جريان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنيانگذار جمهوري اسلامي، شهيد مظلوم دكتر بهشتي و جنابعالي و اينجانب كه در شعارهاي مردمي به عنوان «سه ياور خميني» شناخته شده بوديم،»، لاپوشی میکند و تبرئه از اتهامات وارده را اینطور بیان میدارد « گرچه در گذشته به بخشي از اين اتهامات پاسخ داده شده و رئيس قوه قضاييه وقت جناب آقاي يزدي در پايان كار رياست جمهوري اينجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسي رسماً اعلام پاكي و منزّه بودن خانواده رئيسجمهور و حتي كمشدن داراييها در دوران مسئوليت را نمودند، ولي تكرار اتهام تكرار جواب را ميطلبد» و انتخاب دوبارهاش را به ریاست محلس خبرهگان رهبری باین شکل اعلام میکند «تاريخ گواه است كه اكثريت مردم متعهد و انقلابيمان كمتر تحت تأثير خلافگوييها قرار ميگيرند و دليل آن آراء افتخارآميز مردم به اينجانب در آخرين انتخابات مجلس خبرگان رهبري است.» راستی اگر رقیب او نوری خلع لباس شده بود نه آیتالله مصباح یزدی، باز هم "مردم متعهد" او را بر میگزیدند؟
شرکت نفتی استاد اویل نروژ رشوهی دادهشده بواسطهی معامله را اقرار کردهاست. حکم دادگاه میکانوس به قوت خود باقیست و اتهامات گرفتن رشوه از شرکت نفتی شل را با یک جستجوی کوچک در گوگل میتوان دنبال کرد.
جزایری را علیرغم حکم قرآن «الراشی و المترشی کلاهما فیالنار» به تنهایی زندان کردهاند و مترشیان راست راست، میگردند و با پولهای گرفته شده به ریش نداشتهی من و تو میخندند. عباس پالیزدار که احمدینژاد او را برای افشاگریهایش تا لبهی مرگ هُل داد و همین گندش درآمد و داستان جزایری تایید شد، ولش کرد تا با سقوط آزاد از اوین سر درآورد.
حال او مانده است و مرد همیشه در صحنهی سیاست جمهوری اسلامی ایران. روزنامهی جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۹ خرداد خود خبر داده است که حسینعلی نیری، معاون قضایی دیوانعالی کشور به دلیل «تخلفات عدیدهی محمود احمدینژاد، از آیتاله شاهرودی رئیس قوهی قضاییه خواسته است تا او را برای سخنرانی در مراسم روز نخست هفتهی قوهی قضائیه دعوت نکند.
حتمن رهبر همهی این اتهامات را به دشمنان نظام انتساب خواهند داد و کرکرهها کشیده خواهد شد و فحاشیها خاموش.
احمدینژاد به احتمال زیاد گور خودش با دروغهایش شاخدارش کند و کسی دیگر به حرفهای راست او هم توجه نخواهد کرد، چرا که او در این مورد نیز دروغ میگوید و هدفش نه مبارزه با فساد که از میدان بدر کردن رقیب است. اگر غیر این میبود چرا در مدت چهار سال گذشته کاری نکرد و فهرستهای ادعایی و مدارکش را در اختیار قوهی قضاییه نگذاشت؟
من خارج شدن او از گود مبارزه به فال نیک میگیرم که بیشک بسود ملک و ملت خواهد بود.
وعدهی دیدار روز بیست و دوم خرداد.
14 نظرات:
سلام عمو اروند عزيز
چوپان دروغگويي كه ما ميشناختيم فقط دروغ ميگفت و بعد هم به ريش مردم سادهدل ميخنديد. مردم هم بعد از چند بار متوجه شدند و باقي قضايا...اما چوپان دروغگوي نوين، نه تنها چندباره دروغ ميگويد بلكه دچار اين توهم است كه مردم هميشه و هر بار دروغهايش را باور ميكنند!
چوپان دروغگويي كه ما ميشناختيم دروغگو بود اما دچار اختلال رواني نبود!
سلام
خودشو منجی ملت ایران معرفی کرده و متاسفانه کم نیستند کسانی که فریب این ظاهر فریبنده را خوردند .
امیدوارم که اونهایی که تا حالا انتخاباتها رو تحریم میکردند و به خیال خودشون مبارزه منفی با نظام میکردند بیان رای بدن تا از دست این دیکتاتور کوچک نجات پیدا کنیم
به احتمال قوی اقای احمدی نژاد در علم لب خوانی مهارت داشته و از پشت شیشه حرکت لبهای بچه را زیر نظر گرفته بعد معجزه ای رخ داده و توانسه سخنان بچه را که به زبان خارجه ای است بفهمد.
بعد اقای احمدی نژاد در چهار سال ریاست جمهوری اش از دیدن ان همه امکانات جو گیر شده و مثل ندید بدید ها به جای انجام کارهایش به سیر و سفر در ایران پرداخته . نشنیدید روز عروسی فلانی مردم شعار می دادند که اقا جون ما زن گرفت از پول جیب من گرفت
به امید 22 خرداد که احمدی نژاد رای نیاورد.
بیچاره چوپان دروغگو که کودک بود و داشت تخیلاتش را می آزمود تا بداند که تا کجا میتواند پروازکند. گذشته از این، حتی تا کجا پرواز کردن آنها نیز ریشه در آزمونهای آگاهانهی او نداشت. اما در کشورهایی نظیر کشور ما، بحث بر سر آن نیست که سیاستمداران دروغ نگویند. بحث بر سر آنست که آنان چقدر راست می گویند. آیا از دایرهی حقیقت، حتی باریکهای باقی ماندهاست؟
نوشتهی شما مرا به یاد مقالهی کوتاه «تذکرهی مَحَنِ محمودیه» انداخت که در ملکوت آمدهاست. نویسنده متعجب است که چرا نخستوزیر وقت، دروغگوی بزرگی است. من هرگز تعجب نمیکنم که چنین است. به خودمان برگردیم. کدام تربیت ما را واداشته که تصورکنیم اعتراف به اشتباه، به معنی رشد است و نه تحقیر و ضعف؟ در این زمینهها، همهی ما سر و ته یک کرباسیم. این نوع نگاه به پدیدهها در کودک و بزرگسال، در زن و مرد، در معلم و رئیس و در نخستوزیر و دیگر مردمان این مرز و بوم نیز وجود دارد. نگاه من در این زمینه، فقط متوجه این نکته است و گرنه، دیگر مسائل پشت پرده، حدیث دیگری دارد.
عمو جان
بالاخره شما هم مستقیما از درددل گفتید و به جاده سیاست زدید
هرچند خاطراتتان همیشه کنایه هایی از اوضاع بی سامان داشت اما اینبار گویا صریح و شفاف از معضلات به تنگ آمدید و دروغ را هدف گرفتید
سلامتی شما را آرزومندم
هی عمو جان...
امروز دلمان مثل سیر و سرکه است. یعنی دوباره امیدهایمان زنده میشود؟
توکل کردیم بر خدا
سلام
واقعاً که شورش رو در آورده
نترس نترس نترس. هر قطره خون ریخته شده تقاسش پس گرفته خواهد شد.هر جان داده شده هزارها جان دیگر را استقامت خواهد داد. در تاریخ دنیا هیچ دولتی با کشتن مردمش دوام نخواهد آورد حالا چطور این ظاهر مسلمانان دوام خواهند آورد .عزیزانم درخت آزادی با خون عزیزان و شهدا آبیاری میشود نه با آب. جنایات این قاتلان وسیلهٔ است برای آزادی مردم شجاع ایران. برای آزادی ملت ایران مقدس صد بار جان خواهم داد.
هموطنان عزیزم: حضرت محمد با کفار جنگید امام حسین با کفار جنگید، آیا مردم مسلمان ایران کافرند چرا مردم مسلمان ایران قتل عام میشوند. بسیجی،پاسدار،ارتشی،دانشجو،بازاری ما همه ایرانی و مسلمان هستیم. تاریخ نشان داده که هر دولتی که مردم خودش را به هر دلیلی کشت از کار بر خواهد افتاد و حضرت عظما،احمدینژاد،بسیج و غیره استثنا ندارند.خداوند از ظلم هیچ شخصی نخواهد گذشت. به نام اسلام جوانها کشته شدند به نام اسلام خانوادهها داغدار شدند حالا چطور میشه باور کرد که خدا وجود ندارد.بسیجیهای عزیز،پاسداران از راه بدر شده دستهاتون را آغشته به خون معصومین نکنید.آزادی کلام،آزادی فکر و بیان انسان را کافر نخواهد کرد به اسلام و مسلمانان رحم کنید تا خداوند به شما رحم نماید.چاره ای ندارم جز اینکه از ارتش مقدس بخواهم که این جنایات فقط به دست ارتش به انتها خواهد رسید.ای سرباز،ای نگهبان وطن ، به داد میهن و هموطنان برس.
نقش آیات قرانی در پیشگیری از ناهنجاریهای اجتماعی
گاهی در جامعه اتفاق می افتد که شاهدین یک امر بدون در نظر گرفتن رضایت خداوند ورعایت حق مردم از شهادت واقعی کتمان می کنند وبهانه آنها این است که اگر حق مردم هم تضییع می شود ولی آنها خودر ا به دردسر نیندازند در صورتیکه در ایات زیر اشاره شده که کتمان شهادت یک عمل طالح وزشت است :۱۴۰و۱۴۶و۲۸۳بقره و۱۰۶مائده و۳۳انعام
rooheneda@gmail.com
عمو اروند عزیز
یادت باشد که احمدی نژاد در برنامه تلویزیونی بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات گفت: من از رهبری تشکر ویژه دارم که راهنمایی کردند و راه را نشان دادند.
این یعنی همه ی این حرفهایی که احمدی نژاد زده و جزئیات مسائل قبل و بعد از انتخابات نقشه و تدبیر رهبری بوده
متاسفانه خامنه ای با خود اندیشید که با کوتوله ای مثل احمدی نژاد میتواند مقابل مخالفان خود اعم از هاشمی و دیگران بایستد
اما به باور من گذشت زمان نشان خواهد داد که اشتباه کرده است و اولین و بزرگترین دشمن رهبری، احمدی نژاد هست و خواهد بود!
صبر میکنیم تا همین سرباز بی کلّه باعث زمین خوردن رهبر شود. مگر اینکه تغییراتی درخور بوقوع پیوندد
راستی چرا این پست را در وبلاگ وردپرسی منتشر نکرده اید؟
انصافا تعبیر چوپان دروغگو برای احمدی نژاد بسیار به جا و پسندیده است. دیگر به جایی رسیده که اگر راست هم بگوید من یکی به هیچ عنوان باور نمیکنم.
دوست عزيزم
سلام
دنبال متن چوپان دروغگو مي گشتم تا آن را به عربي برگردانم نگاهم به وبلاگ و نوشته شما افتاد.
چوپان در شهري به دام افتاد كه مردمش حافظه تايخي قوي داشتند. مردمي كه چشمشان به سيب زميني باشد مردمي كه يك ساعت قبلشان را به ياد ندارند چوپان گذاب را هم صادق مي نامند
موفق باشيد
سلام و درود
به چوپان دروغگو سری بزنید شاید پرواز کند
سلام و درود
به چوپان دروغگو سری بزنید تا پرواز کند
ارسال یک نظر