در حسرت بهار
سردی هوا شش درجه زیر صفر بود. طولی نکشید که برف افتاد. بعد آمدند و برفها را پارو کردند. هوا آفتابی شد. اما بادی تند میوزید و برفهای تازه را باخود به باینسو و آنسو میبرد.
بیاد زمستانهای سخت همدان و دوران کودکیام افتادم و بورانهایش و خبرهای بد جاندادن مردان بینوای روستاهای تویسرکان که از آنسوی کوه با گذشتن از کوهها و درهها، برای فروش فرآوردههای خویش و تهیهی آذوقهی زمستانی به همدان میآمدند. با پخش شدن خبرها که دهن به دهن هم بود، غم سراسر شهر میگرفت و هرکجا که میرفتی خبر ار یخزدهگی انسانها بود. سالهای بدی بود. باد بو و بوران بود و سرما و لباسها بس نامناسب.
شبی دیر وقت در داخل دکان پدر که بخشی از خانهی پدری بود و دریچهای آنرا به اتاق نشیمن ما وصل میکرد، نشسته بودیم. درهای دکان از تو بسته بود و پدر مشغول حسابرسی سالانه بود که اسفند ماه بود و عید نزدیک. بادی سخت میوزید. سالهای ۳۰ بود و شعارهای ضد شاهی مرسوم. سه جوان که سرما دمار از روزگارشان در آورده بود، بدگویان از برابر دکان پدر گذر کردند. یکی از آنها کوروش شاه و داریوش شاه را به فحش کشیده بود که:
فلانفلان شدهها مگر جا قحط بود که سنگ بنای اکباتان را در اینجا نهادید. که اینجا نه محل زندهگی انسانها که محل زندهگی گرگها و شغالهاست.
پدر گفت:
سوزِ سرما و بوران زور به دستهشان آورده و نزدیکتر از کوروش و داریوش نیافتهاند برای خالیکردن دق دلشان.
5 نظرات:
عمو جان حرف خانم را گوش کن روی سینه را باز نگذار بگذار خوب بشی
سال نو مبارک
سلام
عمو اروند عیدتان مبارک موفق وسعادتمند باشید
من مشتری دائم شمایم اما کمتر می شود کامنت بگذارم حال وهوای نوشته هایت را دوست می دارم
راستی از فیلیپ چه خبر خوبه؟ سلامته ؟یه عکس از او می ذاشتی ببینیم من تا به حال تنها اسمش را از قلم شماشنیده ام
این تصاویر زیبای زمستانی از نزدیک منزل خودتان است لابد زیباست یخ کردم
در هر حال موفق وپیروز باشی
salam amoo ravand ,man mikhastam ke slae no ro behetoon tabrik begam ,omidvaram ke emsla ye sali por az shadi o khoshhali o salamti vasatoon bashe.inja ke man hastam ham dorost rooze avale sal barfi hodoode 50 sant barid o dobareh dirooz hodoode 20 san in chand rooz inja zemestoone hasabi!! hanooz bahar inja nayoomadeh.!! omidvaram ke hamishe khoshal bebinametoon o too weblogetoon benvisid o man ham az khoondane neveshteh hatoon koli lezat bebaram. marjan
عمو اروند عزیز سلام
امروز این جاهم ناگهان چنان برف وکولاک شد که سنگ روی سنگ بند نمی شود. ماهم اجباراَ تعصیل کردیم وحالا پای اینترنت هستیم.
راستی آن آشیانه پرنده (یا دانه خوری پرنده) که درعکس به شاخه درخت آویزان است مال شماست؟
مرجان خانم از آنچا که نشانی از شما ندارم در همینجا از محبت شما تشکرکرده و سالی پر از شادی و شادکامی برایتان آرزو مینمایم.
حتمن شنیدهای که همدانیها میگویند:
زمسان میره ولی روسیاهیش میمانه به زغالدان.
ارسال یک نظر