سفر به برزیل بخش دوم
برزیل در نگاهی کوتاه
برزیل از نظر وسعت، ششمین کشور بزرگ جهان است. وسعتاش پنج برابر وسعت ایران است با جمعیتی حدود ۲۲۰ میلیون نفر متشکل از نژادهای محتلف. زرد و سیاه و سفید که در هم آمیختهاند و با هم بدور از غرور وابستهگی به نژادی خاص، زندگی میکنند. در هم آمیختهگیشان هم از نظر زندگی در کنار هم است و هم از اختلاط جنسی. سفید با سیاه ازدواج کرده و محصول ازدواجشان با زردها پیوند زناشوئی بسته است. پرآبترین رود جهان "آمازون" در آن جاری است و آبیاریاش میکند.کشور پوشیده از جنگلهای استوائی است. در بعضی مناطق ارتفاع درختان جنگلی از ۱۰۰ متر متجاوز است. از نظر منابع زیر زمینی غنی است و حتی به طلای سیاه نیز دسترسی دارد، گرچه نفت استخراجیاش جوابگوی نیاز روزانهی صنعت جوان برزیل نیست. تا چندی پیش مشتری نفت ما بود و بیشترین نیاز نفتیاش را ایران تامین میکرد. به قول معروف از سوزن تولید میکند تا هواپیما.
ولی متأسفانه مقروضترین کشور جهان هم هست و بهرهی واماش «فرع»به سرمایهداران خارجی، بیش از اصل وامی است که دریافت کرده است. بدهی این کشور ثروتمندِ فقیر، چون همهی کشورهای درحال توسعه، ماحصل نادانمکاری سیاستمداران بیخردی است که رسیدن به آرزوهای خام خود را مقدم بر منافع ملی کشور دانستهاند. حسب اطلاعاتی که راهنمای تور گردشی به ما داد رئیس جمهوری وقت، در سال ۱۹۵۶ یرای احداث پایتخت جدید «برازاویل» مبلغ هنگفتی وام گرفت تا شهری نو بسازد و پایتخت را از «ریودو ژانیرو» به آنجا منتقل کند. او اینکار را کرد و برای برزیل پایتختی نو بنیاد کرد اما کشور را هم را هم ورشکست کرد. کودتاچیان نظامی حاکم بر آن سرزمین، تدبیری درست برای بازپرداخت بدهیهای کشور نکردند و کار بدینجا کشانیده شد.
توی خیابانها که باشی، سواره یا پیاده، فقر آشکار را حس میکنی و همینطور ثروت هنگفت انبار شده در دست افرادی معدود را. آسمانخراشها، در کنارهی آلونکها، سر به فلک کشیدهاند.
بدنهی آلونکها از نی بَمبو ساخته شده است و با ورقههای پلاستیک دور آن را پوشانیدهاند.
بر بام بیشتر چنین جانپناههایی دیشهای ماهوارهای قد برافراشتهاند. به گفتهی راهنمای گروه اکثر قریب به اتفاق این آلونکها دارای تلویزیون، ویدیو و پخشصوتهای آخرین مدل هستند. جالباینکه این فرآوردههای الکترونیکی، همه هدیه«رشوهای» ایاست از جانب کاندیداهای احزاب سیاسی مختلف برزیل به این مردمان برای خرید آراء آنها به نفع خود. بر فراز هر خانهای، در کنارهی آنتن ماهوارهای اهدایی، پرچم حزب اهداء کنندهی آنتن ماهوارهای نیز در اهتزاز است، برای اثبات وفاداری به آن حزب.
اما نشانی از فقر غذائی در چهرهی کودکان دیده نمیشود. طبیعت هرگونه نعمتی را در دسترشان نهاده است. جنگل پر است از میوه های وحشی. مواد غذائی، هم فراوان است و هم ارزان. دو پسر بچه را دیدم که با پرتاپ پرتقال در پی شکار میوهی «کازو » میوهی بادام هندی بودند.
برزیلیها مردمی شاد، مهربان، موسیقی دوست و دوستداشتی هستند. عاشق رقص و موسقیاند. بیشتر اتومبیلهای آنان مجهز به یک دستگاه استرویوی بسیار قوی است که معمولن بدلیل حجم زیادش، در صندوق عقب اتومبیل نصب شده است. در ساحل دریا، در صندوق عقب را بالا میزنند و با صدائی بلند آهنگییا ترانهای پخش میکنند و خود به رقص میپردازند.
مشکل ما زبان بود. زبانشان پرتقالی است که زمانی دراز مستعمرهی کشور پرتقال بودهاند و زبان دیگری را صحبت نمیکنند।
دیماه ۱۳۸۳
3 نظرات:
سلام
خوشبه حالتان که هم اهل سفر کردن هستید و هم اسباب سفر برایتان مهیا
اگر بدانید برای یک تهران رفتن ناقابل چه بساطهایی که نکشیدم من... سفر خارجه که جای خود دارد
سلام و آرزوی سلامتی خدمت عموی عزیز!
سلام عامو
خیلی جالب بود... چون ما اینجا تنها خبری که از برزیل داریم فوتبالشه. سفرنامه ی خلاصه ولی پر نکته ای بود... میشه ادامه اش بدین؟ ممنون.
ارسال یک نظر