۱۳۸۶ اسفند ۱۹, یکشنبه

معجزه

نوشته‌ی: اندرش کال‌برگ 
برگردان: محمد افراسیابی

بمناسبت روز جهانی زن با کمی تاخیر

توی غاری در دل کوهی به منظور عبادت و تفکر زانو زد. سالیانی بود که نیازی به بازگشت به خویش در او ایجاد شده‌بود، نیاز به انجام مراسم عبادی. بناگاه فرشته‌ای را بر او ظاهر می‌شود. فرشته به او دستور می‌دهد:
بخوان! با آوائی بلند بخوان!
و او با صدائی آهسته پاسخ‌اش می‌دهد که خواندن را نمی‌تواند. امیدوار است فرشته او را عوضی گرفته باشد. اما فرشته او را با چنان نیروئی باور نکردنی در آغوش می‌گیرد که تحمل فشار برای او مشکل می‌نماید. در نهایت می‌شنود که خود به خود کلماتی را تکرار می‌کند .
اقرأ باسم ربک الذی خلق. بخوان بنام پروردگارت!
خلق الانسان من علق. که انسان را از خون بسته‌ آفرید.
اقرأ و ربک الاکرم. بخوان که پروردگار تو بخشنده‌ترینِ بخشنده‌هاست.
الذی علم بالقلم. آن‌کسی که با قلم نوشتن را آموزش داد.
علم الانسان ما یعلم. و انسان را به آن چه از آن نا‌آگاه بود، آموزش داد.
او از غار بیرون می‌زند و به بالای کوه می‌رود تا بدلیل شک ایجاد شده در دورن‌اش، خودش را از آن بالا به پائین پرتاب کند. پس صدائی را می‌شنود که او را با نامش می‌خواند و می‌گوید:
تو برگزیده‌ی خدائی و من جبرئیل هستم.
به بالا که نگاه می‌کند، چشم‌اش به فرشته‌ای می‌افتد که تمام افق را پوشانیده است. فرار از او ناممکن است. در بازگشت به خانه، خمیده و با نفسی‌ بریده به دامن همسرش پناه می‌برد و باو می‌گوید:
به پوشانم! پنهانم کن!
و لرزان و ترسان در انتظار است که خاطره‌ی آن روی‌داد وحشتناک از ذهنش بیرون رود. همسرش تسلایش می‌دهد. سالیانی است که به او، این احساس دست داده است که شوهرش به پیامبری برگزیده خواهد شد. پانزده سال از زندگی مشترک آنان می‌گذشت. مرد چهل سالش بود و زنش پانزده سالی از او بزرگتر بود. طی ده سال او یکی از مهمترین حامیان و مشاورین روحانی‌ـمذهبی، مفسر الهامات، رویاها و آرزوهای شوهرش می‌شود. زمانی که او بسال ۶۱۹ میلادی دنیا را ترک می‌کند بسیاری از مردم، آن سال را، سال "اندوه" نام‌گزاری می‌کنند.
چند هفته‌ی پیش بود که من در یکی از مدارس دوره‌ی راهنمائی بخش وُربی، یکی از پرجمعیت‌ترین بخش‌های خارجی‌نشین استکهلم، سخن‌رانی‌ای داشتم. این حادثه را برای شنونده‌گانم تعریف کردم. شما باید می‌بودید و می‌دیدید زمانی که دختران و پسران حاضر در جلسه، فهمیدند که خدیجه همسر پیامبر محمد نزدیک‌ترین و معتمدترین مشاور روحانی او بوده است، چه برق شادی و غروری در چهره‌ی دختران و پسران حاضر در جلسه درخشیدن گرفت. شاید بدون وجود خدیجه، اسلامی هم نمی‌بود.
محمد ۲۳ سال پس از اولین وحی‌ی که در سال ۶۱۰ میلادی به او نازل شد، زندگی کرد. در زمان حیات او زنان به موقعیتی دست یافتند که به اقتضای زمان انقلابی بود. در مقام مقایسه با سوئد، زنان سوئدی در سال‌های ۱۹۳۰ برای اولین بار موقعیت بهتری از "زنان صدر اسلام" دارا شدند. پس از مرگ خدیجه، پیامبر محمد با ۱۱ زن دیگر ازوداج کرد. در آن زمان، ازدواج‌ها برای ایجاد روابط دوستی و ایجاد صلح میان قبایل و افراد انجام می‌گرفت. مریم، یکی از زنان محمد، یهودی مذهب بود.
پس از درگذشت محمد، نظام پدر سالاری حاکم شد و بخشی بزرگی از آزادی‌های بدست آورده‌ی زنان را از آنان پس گرفت.
در لندن ۸۰۰ هزار مسلمان زندگی می‌کنند. در سوئد بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر مسلمان داریم. اسلام می‌تواند منبعی برای جهانی قانون‌مندتر باشد اما اگر اجازه ندهیم تا عده‌ای مفسرِ مرتجع از اسلام، پندارهای واهیانه‌ای برای ما را بسازند.