۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۳, پنجشنبه

دادستان سرخ

دادستان سرخ نویسنده: ژیائو روند کرانتس Xiao Rundcranttz مترجم زبان چنیی: آنا گوستاوسون چن Anna Gustavsson Chen موضوع: بازگوئی یک زن از جنایت، قدرت و فساد اداری در چین ژیائویXiao دختر فقیری است با پدر مادری سختگیر. پدر و مادرش هر دو کارگرند. آنان زمان رفتن سر کار، ژیائو را به مهد کودکی می‌سپارند ولی متوجه می‌شوند که کودکیاران، توجهی به کودکان موجود در مهد نداشته و صدای گریه‌ی بچه‌ها سالن را پر کرده‌است. ژیائو به مهد کودکی دیگر سپرده می‌شود که فرقی با اولی ندارد و نهایت پس از پنج بار جابجائی، والدین‌اش تصمیم می‌گیرند تا او را به دائی‌اش بسپارند. زن دائی او خانمی مهربان است و با او به مهربانی رفتار می‌کند. در هفت‌ساله‌گی که ژیائو برای آغاز دبستان به خانه‌ی پدرومادری بر می‌گردد، پدر و مادر سخت‌گیر و خشن او، می‌پندارند که زن دائی، ژیائو را بیش از حد نرنر و لوس بار آورده است، لذا تصمیم به "تربیت" او می‌گیرند. آنان ژیائو را سخت به سلابه می‌کشند. به باور آنان، تنبیه‌هات سخت بدنی، در ازاء هر اشتباه و نافرمانی، پاداشی عادلانه و طبیعی بوده و سبب رشد ژیائو خواهد شد. روزی پدرش او را بدنبال یک نافرمانی کوچک، با چوب خیزران چنان کتکی می‌زند که تن او آش و لاش می‌شود. سپس با کمال بی‌رحمی نمک بر زخم‌های بدنش می‌پاشد که ژیائوی چند ساله تا صبح به خواب نمی‌رود. پدر ژیائو معتقد است که تنبیه بدنی تا آنجا مجاز که سبب شکستن استخوان بدن کودک نشود. زیرا زخم‌های وارده بر گوشت بدن، بزودی ترمیم شده و بهبود می‌یابد. او کارگر کارخانه‌ و عضو حزب کمونیست است. ژیائو با این خشونت بزرگ می شود. ژیائو در سن هیجده ساله‌گی بسال ۱۹۸۵ میلادی در یکی از شهرهای منطقه‌ی ... وارد کادر دادستانی شده و بلافاصله بازجوئی مستقیم متهمین، را آغاز می‌کند. کار در اداره‌ی دادستانی علاوه بر آموزش ضمن خدمت، ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی حقوق نیز هست. بعدها ژیائو با تدارک آشناهای در امور اجرائی دستگاه‌های قضائی و اجرائی چین موفق به احراز پست‌هائی بالاتری شده و به شهر بزرگی منتقل می‌شود. چینی که ژیائو در خدمت آن است، کشوری است با مقررات سخت و سازش ناپذیر. محکومیت به اعدام، سرنوشت قطعی هر متهم به قتل است. اما دادستان‌ها باید مواظب اعمال خود باشند تا مبادا إعمال امر اداری آنان با قدرت دولتی در تعارض قرار نگیرند. ژیائو در رویاروئی با قدرت‌مداران، چندین بار این مسئله را تجربه می‌کند. او با درایت خاص و استفاده از ارتباطاطی که با مقامات دارد، موفق به دور زدن چاله‌های سقوط می‌شود. اما در این راه، زمانی که برای رهائی جاه و مقام خویش، خود را در مقابل دوستان و آشنایان کوچک می‌کند، مزه‌ی تلخ تحقیر را هم می‌چشد. داستان زندگی کاری ژیائو، پردازش دردناکی است از واقعیت‌های موجود در یک جامعه‌ی تمامیت‌خواه و فاسد. او با قلم روان خود بخوبی نشان می‌دهد که قدرت‌مداران، برای حفظ آبروی نظام توتالیتر، چه بلائی بر سر اتباع‌ کشور خود می‌آورد و حفظ نظام را بر هر موضوع ترجیح می‌دهد تا هم مقام خویش را حفظ کنند و هم حاکمیت تمامی‌خواه صدمه‌ئی نبیند. ژیائو در "دادستان سرخ" آشکارا از موارد متعدد نقض حقوق بشر را در دستگاه قضائی چین، نشان می‌دهد. اکثر مادر قضائی چین اعم از دادستانی و دادگاه‌ها، کادر نظامی و یا افراد حزبی هستند و فاقد تحصیلات حقوقی. خود او اقرار می‌کند که به عنوان دادستان، بارها، ناظر و مجری أمرِ آمرِ دولتی بوده است. و بسا مجرمین واقعی که با پرداخت رشوه از اتهام انتسابی رهایی یافته اند در حالی که افراد معمولی در موارد بسیار جزئی به زندان‌های دراز مدت محکوم شده‌اند. دادستان سرخ، شرح تکان دهنده‌ئی است از بروکراتی حاکم در چین کمونیست و جهان بسته‌ئی که انسان‌های محصور در دیوار ضخیم امنیتی کشیده شده بر دورادور آن، اطلاعی از شیوه‌ی زنده‌گی جهان مدرن امروزی، ندارند.

1 نظرات:

ناشناس در

در جمله ی:
اکثر مادر قضائی چین اعم از دادستانی و دادگاه‌ها، کادر نظامی و یا افراد حزبی هستند و فاقد تحصیلات حقوقی

کلمه ی "کادر" به اشتباه "مادر" تایپ شده است!

ارسال یک نظر