۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۱, سه‌شنبه

اول ماه مه

روز اول ماه مه است. دوربین‌ام را برمی‌دارم و سوار بردوچرخه راهی شهر می‌شوم.. کاروان سوسیال‌دموکرات‌ها معمولن ساعت دو بعد از ظهر، حرکت بسوی شهر را آغاز می‌کند. در میدان بزرگ شهر خبری نیست. مرکز شهر با پرچم‌های سرخ، آذین بسته شده‌است. بیشتر مغازه‌ها بسته‌اند بجز دو فروشگاه بزرگ شهر که زمان باز بودنشان را با زمان حضور مردم، هم‌آهنگ کرده اند. امروز، تعطیل عمومی است. کسی مشغول تنظیم صدای بلند گو است. کلمه‌ی " پس این‌طور، پس این‌طور" مرتب به گوش می‌رسد. بلندگوها را امتحان می‌کند. صدائی نظرم را جلب می‌کند. کسی با لهجه‌ی خارجی شعار می‌دهد" آموزش برای همه" دیگران با شرم و حجب، شعار را تکرار می‌کنند. تعداد آنان شاید به بیست نفر برسد. همه خارجی هستند و معترض به برنامه‌ی دولت راست حاکم که تضییقاتی برای آموزش بزرگسالان و خارجیان تازه وارد، ایجاد کرده‌است. میدان را دور می‌زنند. در وسط میدان جمع می‌شوند. دو سه نفر، مرد میان‌سال سوئدی در میان آنان دیده ‌می‌شود. باران شروع می‌شود. جوانی که لهجه‌ی هندی دارد و سوئدی خوبی حرف می‌زند، پیشنهاد می‌کند برای جلوگیری از خراب شدن نوشته‌ی پلاکاردها، جائی پناه بگیرند. عکسی از آنان می‌گیرم. از کاروان سوسیال دموکرات‌ها خبری نیست. به محل تجمع گروه‌های چپ می‌روم. خبری نیست. شاید دیر کرده‌ام، نمی‌دانم. امروز روزنامه را هم نگاه نکرده‌ام. به جلوی ساختمان" خانه‌ی مردم" می‌روم. سوسیال دموکرات‌ها جمع‌اند. سیاست‌مداران محلی یکی پس از دیگری وارد می‌شوند. دسته موزیک دختران و پسران دانش‌آموز در ابتدای صف با سازهای بادی خود آماده نواختن مارش‌اند. درست سر ساعت ۲ بعد از ظهر، دختر جوانی که در جلو گروه موزیک ایستاده‌است، با حرکت چوب‌دستی‌اش، فرمان نواختن مارش حرکت را صادر می‌کند. دسته موزیک به ترنم در می‌آید. پرچم زرد و آبی سوئد در جلو و بدنبال آن پرچم‌های سرخِ سوسیال‌دموکرات‌ها به حرکت در می‌آیند. وزیر راه و ترابری و ارتباطات سابق، خانم اوریکا مسینگ، که هم‌شهری ماست و دبیر اول سازمان کارگران سوسیال‌دموکرات‌های استان، در پیشاپیش حرکت می‌کند. یکی از حاملین پرچم سرخ، مسلمانی است از کشور بوسنیائی و فعال در امور مسلمانان. چند دختر و پسر جوانان با دو جاروی دسته‌بلند، در حال نمایش پاک کردن خیابان بدنبال کاروان به حرکت در می‌آیند. ابتدا فکر می‌کنم قصدشان جمع کردن زباله‌های احتمالی ریخته شده از جانب راه‌پیمایان باشد. نوشته‌ی روی پلاکارد " ما کثافت‌کاری سوسیال‌دموکرات‌ها را پاک می‌کنیم" از اشتباه بدرم می‌آورود. اعضای کاروان را با آنان کاری نیست. چند متری جلوتر، پلیس آنان را متوقف می‌کند و دوستانه با آنان وارد بحث می‌شود. به راه خود ادامه می‌دهیم. یکی از راه‌پیمایان از کناری خود، حال و احوال جوانان جارو بدست را می‌گیرد. جواب می‌گیرد که پلیس متوقفشان کرده‌است. سالمندان و جوانان در کناره‌ی خیابان به نظاره ایستاده‌اند. مردم به صف راه‌پیمایان می‌پیوندند و صف دراز و درازتر می‌شود. شعار راه‌پیمایان وعده‌ی "در هم شکستن حاکمین فعلی"‌است. کاروان که به میدان بزرگ شهر وارد می‌شود، با کف بلند حضار مواجه می‌شود. سوسیال دموکرات‌های قدیمی به انتظار ایستاده‌اند. Rolf هم‌کار سابقم بر می‌خورم که با دخترش به تماشای حرکت کاروان آزادی ایستاده است. با هم کاروان را تعقیب می‌کنیم. او از سوسیال‌دموکرات‌های قدیم است. در میان جمع چشم‌ام به Kennet Lutti سردبیرArbetarbladet روزنامه‌ی پرخواننده‌ی شهرمان می‌خورد، کاغذ قلم بدست، آماده‌ی برداشتن یادداشت برای سرمقاله‌ی فردای روزنامه است. سخنران اصلی همان خانم وزیر سابق است. با افتخار از وجود ۱۱۴ زبان مختلف در سوئد سخن می‌گوید، پناهند‌گان گریخته از ستم جباران. او از کمک‌رسانی مردم و دولت سوئد به مردم نیازمندِ فلسطین، افغانستان، مردمان آمریکای مرکزی و آفریقا در زیر پرچم سازمان ملل صحبت می‌کند و معتقد است سوئد جزئی از جهان است و باید در ایجاد صلح و آرامش جهانی شریک و فعال باشد. به شعار مردم فریب حزب دموکرات در انتخابات گذشته اشاره می‌کند که خودشان را حامی کارگران قلمداد کردند. اما با رسیدن به قدرت و با همکاری دیگر احزاب بورژوائی، بجای حمایت از طبقات محروم، فشار خود را بر سندیکاهای کارگری افزودند، حقوق دوران بیکاری و بیماری را کم کردند. از کم درآمدها گرفتند و به ثروت متمولین افزودند. او می‌گوید: رفقای حزبی! ما با حمایت شما، این بار بدون شک، اکثریت را بدست خواهیم آورد. آمارهای گرفته شده، گواه این واقعیت است. به پیش برای تسخیر قدرت حکومتی! سرود اینترنشنال نواخته می‌شود. همه با هم و به همراه دسته‌ی موزیک، دست در دست، سرود را می‌خواندند. تظاهرات تمام می‌شود. همه شاد و خرسند به نظر می‌رسند. هیچ اتفاق بدی رخ نداده است. از رولف خدا حافظی کرده، راهی خانه می‌شوم. سال ۲۰۱۰ بار دیگر نوبت سوسیال دموکرات‌هاست. در این پنجاه ساله‌ی اخیر، این سومین دوره‌ای است که آنان مجبور به ایفای نقش اپوزیسیون در مجلس شده‌اند.

1 نظرات:

ناشناس در

دموکراسی یعنی این

ارسال یک نظر