۱۳۸۷ دی ۱۴, شنبه

جشن مختصر پنجاه‌ساله‌گی انقلاب کوبا


سانتیاگو، کوبا
نوشته‌ی اریک دولا رگوئرا در روزنامه‌ی داگنز نی‌هتر 
برگردان: محمد افراسیابی
برای کوبا امسال، سال سختی بود. سه توفان پائیزی خسارتی معادل ۸۰ میلیارد دلار برای آن ببار آورد و بعد از آن نیز بحران مالی جهانی ضربه‌ی سختی به وضع اقتصاد نابسامان آن وارد کرد.
از این رو، صرفه‌جوئی در برگزاری پنجاهمین سالگرد پیروزی انقلاب، دور از انتظار نبود که پرزیدنت رائول کاسترو به نطقی در برابر ۳۰۰۰ میهمان خود در شهر سانتیاگوی کوبا، در دیر وقت شب پنج‌شنبه بسنده کند.
پلیس و نظامی‌ها مردم را به منظور پرهیز از تظاهرات احتمالی دور نگاه داشتند.
هیچ نشانی از ظاهر شدن فیدل بیمار ۸۲ ساله در مراسم بچشم نمی‌خورد. با گذشت نیم قرن بنظر می‌رسد که هنوز دولت کمونیستی برادران کاسترو، در کوبا جا خوش کرده باشد. تنها دلیل آن نمی‌تواند نبود آزادی بیان باشد. هنوز بسیاری از کوبائی‌ها، دست‌کم مردمان ده نشین خاطره‌ی سال‌های پس از پیروزی انقلاب را به یاد دارند.
سبزی درهم و پرپشتی، دره‌های سبز را تا آن‌جا که چشم کار می‌کند، پوشانیده است. مارمولک‌ها در میان سبزی‌های درهم بافته‌شده، گور و گم می‌شوند و داغی خورشید، عرقت را در می‌آورد. کوه‌های پوشیده‌شده از جنگل سیراکوز، با زمانی که فیدل کاسترو چریک‌های خود را در سال‌های ۱۹۵۰ در آن‌جا رهبری می‌کرد، تغییر زیادی نکرده‌اند.
در باریکه راه‌های جنگلی به کشاورزان خرده‌پای سوار بر اسب برمی‌خورم که با دست لبه‌ی کلاهشان را به احترام من خم کرده و با گفتن Buenas به من خوش‌آمد می‌گویند.
- ما امروزه از آزادی بیشتری برخورداریم. به باور من میان آنچه امروز داریم با آنچه قبلن داشته‌ایم، تفاوت چشم‌گیر است.
این گفته‌‌یDiberto Liens خرده مالک ۷۶ ساله‌ای ‌است.
او و برادرش Jose با چریک‌ها هم‌رزم بوده‌اند. امروز آن‌دو، در همان دره با دریافت حقوق بازنشسته‌گی جنگ‌جویان قدیمی، زندگی خود را اداره می‌کنند.
ـ پیش از انقلاب این‌جا بسیار فقیر بود. چیزی برای خوردن گیر نمی‌آمد و ما کشاورزان خرده‌پا از آزار و اذیت سربازان نیز در امان نبودیم. امروز در صلح و آرامش کامل زندگی می‌کنیم.
این حرفEdilbeto است که خواندن و نوشتن را از فرمانده آرژانتینی تبار، ارنستو چه‌گورا، آموخته‌است.
- Che می‌گفت؛ یکی از اصولی که ما برای آن می‌جنگیم بدست آوردن امکان سوادآموزی همگانی است.
زمانی‌که Fulgenico Batista دیکتاتور کوبا به تاریخ اول ژانویه ۱۹۵۹ مجبور به فرار از شد و چریک‌ها به رهبری کاسترو موفق به تاسیس دولت شدند، کشاورزان خرده‌پا، که بزرگترین گروه حامی آنان بودند، نخستین گروهی بودند که موفق به چنیدن اولین میوه‌های انقلاب شوند. آنانی که فاقد زمین کشت بودند، اصلاحات ارضی، قطعه زمینی به آنان داد و هزاران تن از آنان، داوطلبانه در برنامه‌ها‌ی سواد آموزی شرکت کردند. در همان روزها برق هم به روستاها رسید.
در دره‌ی Siera Maesetra پایگاه عملیاتی چه گوارا، کشاورزان خرده‌پا این فرصت را یافتند تا کلبه‌های ساده‌ی خویش را رها کرده و راهی شهرک Buye Arriba شده تا در خانه‌های سنگی و سیمانی استقرار یابند.
امروزه در آن‌جا یک بیمارستان، یک مرکز خدمات بهداشتی ویژه‌ی مادران و نوزادان و چندین رشته‌ی آموزش عالی وجود دارد. پیش از انقلاب تقریبن همه‌ی اهالی آن‌جا بی‌سواد بودند و در تمام منطقه فقط یک پزشک وجود داشت.
کشاورزان صاحب زمین شده، به زودی کوبا را مبدل به چراغ راهنمای چپ آمریکای لاتین نمود. اما آن طرف سکه؛ تضاد ناشی از ملی‌کردن‌ها که سبب و ریشه‌ی حکم‌فرمایی مطلقه‌ی کاسترو را فراهم کرده بود؛ اثر خود را بر انقلاب گذاشت.
جان اف کندی که از ملی کردن ثروت‌های آمریکاییان توسط کاسترو در کوبا و از اعدام‌ها و دسته دسته زندانی کردن مخالفین سیاسی، بخشم آمده بود با دادن چراغ سبزی به سازمان ضد جاسوسی سیا‌ CIA دستور سرنگون سازی حکومت کاسترو را صادر کرد.
کوششی که برای تسخیر جزیره‌ی کوبا با استفاده از کمک‌های مالی آمریکا در خلیج خوک‌ها صورت گرفت، فیدل کاسترو را بر آن داشت تا خودش را به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک‌تر کند. و بزودی کوبا مبدل به یکی از مهره‌های جنگ سرد شد. در ۱۹۶۲میلادی کوبا مورد تحریم اقتصادی آمریکا قرار گرفت که هنوز هم بلای جان اقتصاد آن کشور است.
امروز کوبا موفق شده است خود را از زیر بحران عظیمی که به دلیل سقوط اتحاد جماهیر شوروی به آن مبتلا شده بود، رها کند و این رهایی تنها ناشی از بخشش‌های نفتی دولت ونزوئلا،نیست. اما در مغازه‌ها هنوز هم، کمبود مواد غذایی مشاهده می‌شود و حقوق ماهانه‌ی یک کارمند از ۱۵۰ کرون سوئد، «معادل ۲۲۵۰۰تومان» بیشتر نیست.
نوعی بازار سیاه هم پدیدار شده است و آنانی که به ارز موسوم به CUC «ارزی وابسته به دلار که بیشتر حاصل از مسافرین خارجی است و ارزش برابری آن ۲۴ برابر پزوی کوبا است» دسترسی دارند، قادر به تهییه‌ی انواع تلویزیون، ماهواره‌، پنیر و... هستند.
گرچه چنین سیستمی با دو نوع ارز متفاوت، اقتصاد کشور را متعادل کرده‌است اما فاصله‌ی میان درآمدها را نیز بصورت فاحشی بالا برده است است.
رژیم حاکم می‌داندکه وجود چنین سیستمی، موجبات نارضایی مردم را فراهم می‌سازد. اما اگر قرار شود هر دو سیستم ارزی را در هم ادغام نمایند، امکان بالا بردن حقوق کارمندان بدون بالابردن سطح تولید مواد کشاورزی و صنعتی امکان پذیر نیست. راه نجات دولت کوبا در ذخایر نفتی است که گفته می‌شود در خلیج مکزیک وجود دارد.
چند شرکت خارجی نفتی امسال آغاز به حفاری چاه‌های اکتشافی نفت در آب‌های اطراف کوبا نموده‌اند. اگر ذخایر نفتی بهمان اندازه‌ای باشد که دولت کوبا انتظارش را دارد، این امکان وجود دارد که دولت کوبا علاوه بر خودکفا شدن از نظر مصرف داخلی مواد نفتی، احیانن مقداری هم برای صادرات زیادی بیاورد.
در شهر بایامائو، در دامنه‌ی کوه ساریا مادِراس، پروژه‌ای در حال تکمیل است تا نشان دهد ‌که یک کوبای نفتی چگونه در نظرها جلوه خواهد نمود.
در بایامائور، قفسه‌های فروشگاه‌ها مملو از کالاهایی است که در مقابل پزو، پولی که حقوق کارمندان به آن پرداخت می‌شود، قابل خریداری است. کافه رستوران‌های کناره‌ی خیابان‌ها، پر است از کوبایی‌ها، نه جهان‌گردان و محبوب‌ترین بار شهر، معروف به بار پیانو، ورودیه‌ای ندارد و یک پرس غذای موچی‌تو را می‌شود فقط با پرداخت ۵٫۵ پزوی کوبایی خورد.«مبلغی کم‌وبیش معادل سیصد تومان خودمان».
دولت سالانه مبلغ ده میلیارد دولار سوبسید اضافی به بایامو تزریق می‌کند، کاری که اگر در دیگر شهرها هم بخواهد انجام شود، برای دولت بسیار گران تمام خواهد شد. اما اگر طلای سیاه جریان یابد اوضاع تغییر خواهد کرد.
در ضمن باراک اوباما هم گفته است که به هنگام در دست‌گرفتن قدرت، آماده‌گی گشایش گفت‌وگو با برادران کاسترو را خواهد داشت. اوباما در نظر دارد بند محاصره‌ی اقتصادی علیه کوبا را کمی شل کند و اجازه دهد کوبائی‌های مهاجر، پول بیشتری برای بسته‌گانشان در کوبا بفرستند. اما چیزی در مورد رفع کامل ممنوعیت تجاری، موضوعیت ندازد. اوباما می‌خواهد از این حربه یرای آزادسازی ۲۲۰ نفر زندان سیاسی، رفع محدویت آزادی بیان و مجاز کردن سیستم چند حزبی استفاده کند. اما مسئله‌ی اصلی این است که آیا برادران کاسترو نیز علاقه‌ای به گشایش باب گفت‌وگو در این‌گونه مسائل را دارند؟
ممنوعیت تجاری برای آنان وسیله‌ای شده است برای توجیه حفظ سلطه‌ی انحصاری خویش بر کشور. آنان هم‌چنین روی حمایتی که دولت‌های چپ منتخب مردم ناحیه، حساب باز کرده‌اند.
در روزهای اخیر نیز دیده شده است که روسیه حاضر است در مقابل ژست‌های آمریکا قیافه بگیرد.
به همین دلیل ایجاد دگرگونی‌ها ممکن است به تاخیر افتاده شود تا نسل گاردهای کهن، زنده‌گی زمینی‌شان پایان پذیرد و نسل تازه که چیزی بجز سهمیه بندی عایدشان نشده‌است، جای آنان پر کنند.
در سی‌یرا مائه سرا، وقتی سخن از آمریکا برده می‌شود، ادیل برتو با ژستی خاص می‌رود و تفنگ شکاری‌اش را بر می‌دارد و با لحن تلخی می‌گوید:
من و برادرم پیر شده‌ایم اما هنوز آماده‌گی دفاع از انقلاب را داریم.

10 نظرات:

مانی خان در

بسلامتی عبدالقادر بلوچ

عبدالقادر بلوچ با یک فنر اضافی وارد میدان شد
امروز دکتر ها به قلب، یعنی رگهای قلب بلوچ یک مدال به شکل فنر دادند که بقول خود بلوچ از امروز جهشی عاشق بشه

بلوچ هم رسما با عمل قلبی که انجام داد به جرگه طنزنویسان پیوست قبلا هادی خرسندی و اخیرا ابراهیم نبوی طنز نویسی خودشان را که با با استرس همراه است ثابت کرده بودند

بلوچ قبراق و سر حال در منزل دوران مرخصی استحقاقی را میگذراند وبه من ماموریت داده شما را از خوشحالیش خبر دار کنم

آمیز نقی خان در

فیدل آخرین اسطوره ی نسل آرمانگرایان کم کم تبدیل به یک مترسک شده است.

آب و گل در

به جا بود، عمو!

ناشناس در

الگوي بيست سالگي ما چه از آب در آمد!! رفيق چگوارا حتا نتوانست يا اجازه نداد كه كسي ديگري در طي سال ها جايگزينش گردد.
هم خودش پير شد و هم انقلابش

50+

عمو اروند در

ارنستو چه‌گوارا که زود، توسط نیروهای ارتش بلیوی کشته شد. شاید منظورت همان قائدش باشد، فیدل، رویای جوانی ما.

ناشناس در

انگار همه ی انقلاب ها در انتها به مزدوری بعضی ها که خود را شایسته تر فرض می کنند باید کشیده شود!

ناشناس در

سلام عمو جان
آرزو می کنم در سال جدید میلادی عوامل طبیعی و غیر طبیعی مرگ و میر مردم بیگناه ریشه کن شود

ناشناس در

روزگار ما هم خيلي بر مراد نيست و هميشه از يك طرف بوم مي افتيم تا بود مسكن گران بود حال انقدر ارزان است كه حالا به درك هيچكس نمي خرد...
خواستم يه كم درد و دل كنم و به هر حال شكر!
راستي آن مطلب راجع به افسردگي و بحران ميانسالي را نوشتم . شايد كه مقبول افتد!

ناشناس در

سلام عموجان
نوشته هاي شما براي ما كه اطلاعات سياسي كمي داريم هميشه مفيد است

fadayemam@hotmail.com در

بنام خدا
ای برادران و خواهران، سی‌ سال انقلاب و از خود گذشتگی آخرش همین ؟ نمیتونم باور کنم که اینطور که با مردم رفتار میکنند با اصول اسلامی توافق داشته باشد . اینطور که به نظر میاید روز سالگرد انقلاب ما باید دوباره روی بام برویم تا ارزشهای این انقلاب را به خاطر خودمان و رهبرآنمان یاداوری کنیم که آیا انقلب اسلامی یعنی این ؟ تا وقتی‌ دیر نشده رهبران ما باید بیدار شوند که این طرز رفتار با ملت مسلمان واقعا غیر اسلامی هست خداوند از ظلم احدئ نخواهد گذشت . الله و اکبر ، الله و اکبر ، الله و اکبر

ارسال یک نظر