|
موزهی وارتر |
تلاش آذین این بود که هم جاهای دیدنی محل زندهگیشان را بما نشان دهد و هم ما را با فرهنگ مردم دور و بر خویش آشنا سازد. از این رو پیشنهاد بازدید از محل زندهگی آمیشها را داد. من تا آن روز کلمهی آمیش بگوشم نخورده بود. او توضیح مختصری در مورد فرقهی نامبرده داد و فردا صبحاش، پس از پیوستن عبدالله خان، پدرش، بما، راهی دیار آمیشها شدیم. مصطفا امکان همراهی با ما را نداشت چون محل کارش تا محل زندگانی آنها چند ساعتی فاصله داشت و ناچار بیشتر شبها بخانه نمیآمد.
در سر راه، ابتدا ببازدید موزهی کارهای چوبی وارتر Warther Carvin رفتیم.
|
لکوموتیو و واگن بار |
وارتر، کارگر یکی از آسیابهای آبی آن منطقه بوده است. بطوری که راهنمای ما شرح میداد او سی و اندی سال از عمرش را در آسیابی گذرانده است. اما ساعات فراغت خود را صرف کار، روی چوب کرذه است. یکی از کارهای جالب و سادهی او به بروایت نوهاش، تبدیل یک تکه چوب به بلندی ده سانتیمتر و قطر یک سانتیمتر، با چند برش ساده، به یک انبر بود که نه میخی به ان میزد نه از چسبی بهره میبرد. همانکار را نوهاش در برابر ما بازدید کنندهگان انجام داد و چون من و همسرم تنها مسافر خارجی بودیم، آن را بما هدیه داد.
از جمله کارهای هنرمندانهی او مدل سازی قطارها، پلها و بناهای موجود در زمان خود اوست با معیار بگمانم یک هزار و شش صدم مدل اصلی، با حفظ تمام مشخصات فنی قطار، پل یا ساختمان. مواد مورد استفادهی او فلزات، چوب و عاج است. او تمام ابزار لازم کارش را نیز خود در کارگاه آهنگری کوچکی که داشته ساخته است. امروز کارگاه آهنگری و نجاری او در کنار موزه فعال و لوازم آشپزخانهی ساخته شده در آن کارگاه به قیمت گرانی فروخته میشود.
|
جعبه ابزار وارتر |
با نگاهی به
سایت موزه مزبور میتوان اطلاعات دقیقتری از کارهای او دریافت کرد.
جالب اینجاست که شخص وارت تمام یشنهادهای خرید کارهایش را رد کرده بود و همه را بوارث خود واگذاشته بود تا آنها در موزهای نگهداری و در اختیار عموم قرار دهند.
همسر او نیز در نوع خود زن هنرمندی بوده است. او در دوزندگی، تهیه وترکیب رنگها و قلابدوزی و بافندهگی دست طولائی داشته و کارهایش در ویلائی که محل زندگی مشترک آنان بوده در معرض نمایش گذاشته شده بود.
|
اسب و خیش عکس از آذین ناصر شرریفی |
آمیشها حسب اطلاعات مندرج در
سایت ویکیپدیا، یکی از فرق دین مسیحی هستند. بنیانگزار آن فرقه شخصی بنام یاکوب آمان، از اهالی کشور سوئیس است که در سال ۱۶۹۳ میلادی این فرقه را بنیاد کرده است. آمیشها هم مانند اغلب دیگر ادیان به شعبات متعدد تقسیم شدهاند. بیشتر آنان بدلیل فشارهای کلیسای کاتولیک به کانادا و آمریکا مهاجرت کردهاند. افکار و عقاید آمیشها، کمی عجیب و غریب مینماید. آنان از بکار بردن دست آوردهای تمدن صنعتی دوری میکنند. مثلن بجای تراکتور از اسب و خیش و بجای اتومبیل از درشگه استفاده میکنند. بیشتر خانههای آنها فاقد نیروی برق است و تلفنی شخصی ندارند اما بعضی از آنان استفاده از تلفن عمومی را مجاز و سوار شدن تاکسی یا اتوبوس را اگر دسته جمعی باشد مجاز میدانند. لباس بخصوصی دارند و زبانشان، مخلوطی است از زبان هلندی و انگلیسی. شایع بود که بسیاری از فرزندان آنان بدلیل سختگیریهای مذهبی فشاری که خانواده بمنظور رعایت عرف و عادت بر آنها وارد میآورند، بمحض رسیدن به سن بلوغ، خانهی پدر و مادری را ترک میکنند. چندی پیش فیلم مستندی از آنان در تلویزیون سوئد دیدم که این مسئله را تایید میکرد. دو خانمی که خانوادهی خویش را ترک کرده بودند در فیلم از سختگیریهای بیمورد والدین خویش سخن میگفتند و یکی از آنها که خیلی بیشتر شاکی بود نقل میکرد که هرگز به سوالات من پاسخ نمیدادند و مرتب تذکر میدادند که نباید سوالی کنم. اما من بچهی کنجکاوی بودم و دوست داشتم علت بکن مکن، والدینم را بدانم. مثلن بدانم چرا نباید دوچرخه سوار شوم یا بجای درشگه از تاکسی استفاده کنم.
|
من و همسرم در کنار یک زن آمیش |
آمیشها کلن مردمی صلحجو و آرامش طلب هستند. کاری بکار دیگران ندارند. نه بسربازی میروند و نه از کمکهای مالی دولت استفاده میکنند. با بیمه هم میانهای ندارند. شغل عمدهی آنان کشاورزی است. طرفدار حفظ محیط زیست هستند و آنطور که من دریافتم از کاربردن کودهای شیمیائی پرهیز دارند. بیشتر در آمد آنان از طریق فروش لبنیات است. اما علاوه بر کشاورزی، شغل عمدهی آمیشها پرورش سگ است که شیوهی پرورش آنان سخت مورد انتقاد چمعیت طرفداران حیوانات است.
https://www.youtube.com/watch?v=HtNXvE_rLoE&list=PLAAOD8QN8NSI-OYI6MODKYMTIBIAEVBPA
باغ پروانهها
باغ زیبای سربستهای بود که انواع و اقسام پروانههای ریز و درشت در زیر سقف شیشهای بلندی گرد آورده بودند.
1 نظرات:
بسیار عالی آمیش ها کیک های خوشمزه همینطور نان های خوبی می پزند و می فروشند
ارسال یک نظر