رهبر دچار مالیخولیا شده است (داییجان ناپلئون زمانه)
رهبر شباهنگام، سرشار از بادهی قدرت رهبری به رختخواب میرود. تلویزیون ماهوارهایش باز است اما خوابش میبرد. در میان خواب و بیداری میبیند:
رئیس جمهور محبوبش، انشای کلاس دومیاش در صحن خالی سازمان ملل میخواند. نمایندهگان دولتهایی که در میان مردمشان عزت و احترامی دارند و با رای و ارادهی آنان به قدرت رسیدهاند یا اصلن به سالن نیامدهاند یا با شروع خواندن اذن دخول چوپان دروغگو، سالن را ترک میکنند. از ۱۹۲هیئت نمایندگی کشورهای عضو سازمان ملل، تنها ۴۳ هیئت حاضر به شنیدن خزعبلات احمدینژادش شدهاند، نمایندهگان چین، روسیه و نمایندهگان کشورهایی دیگر که نام و نشانشان ناشی از ظلم و استبدادی است که بر مردمشان روا میدارند. اگر هیئتهای سوئدی و فنلاندی هم سالن را ترک نکردند، نه بدلیل طرفداری از حکومت کودتایی است که رسم و روال سیاسی آنان، همیشه پرهیز از برخورد بوده است.
با تعجب میبیند، تنها کسی که برای مزخرفات رئیس جمهورش عاشقانه دست میزند، عزیز کردهی او، اسفندیار عزیزش است که رهبر معظم را نیز با او میانهای نیست.
خبر درگیری لفظی شدید بین هاشمی ثمره و متکی بر سر عدم حضور و خروج هیئتهای نمایندگی کشورها از سالن به هنگام سخنرانی احمدینژاد، دیوانهاش میکند. پاسخ متکی به هاشمی ثمره مبنی بر عدم "توجه مقامات به توصیههای وزارت امور خارجه که شرایط را برای سفر احمدی نژاد مساعد ندانسته بود، کلافهترش میکند. قلبش به تپش میافتد و از اینکه وزیر امور خارجهی دربارش چنین گستاخانه از ناباوری جهانیان به بهشت موعود او و حکومت عدل علیوارش مشکوکند، به نفسنفس میافتد.
حالا کاملن بیدار شده است. مجتبی را صدا میزند که به سرداران حجازی و رادان و ... «فرمان ما» ابلاغ کن تا چارهی کار کنند.
اما از تلویزیون ماهوارهای روشن شعار ایرانیان سبزپوش گوش مقام معظم را میآزارد:
- نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران،
- سهراب ما نمرده، این دولت است که مرده،
- خامنهای قاتل است، ولایتش باطل است.
وول خوردن تعدادی از یهودیان مقیم نیویورک را درمیان جمعیت سبزپوش نشانهی دست دشمن میپندارد و ایستادن برخی از عابرین آمریکایی را در کنار جمعیت معترض و سپس پیوستن به آنان را، دسیسهی آمریکا ارزیابی میکند.
شنیدن اظهارات رابرت فیلدمن، یهودی ساکن بروکلین نیویورک که احمدینژاد را هیتلر قرن بیست و یکم خطاب میکند و میگوید "وقتی او راحت مردم مسلمان و هموطن خود را میکشد، چرا نترسیم که یهودیکشی دوبارهای را، راه نیندازد؟ شک دخالت اسرائیل و آمریکا در دشمنی مردم با حکومت عدل علی او، محرز کند.
از عصیانبت رابرت فیلدمن مبنی بر انکار مدام واقعهی هولوکاست توسط مموتی، سخت کلافه میشود که چطور یک یهودی بخودش اجازه میدهد علیه فرمایشات ما حرفی بزند، اگرچه "بسیاری از بستگان پدری او جزو کسانی باشند که هیتلر آنها را کشته است. و یا بگوید "حتی بشار اسد، دوست احمدینژاد هم فهمیده است که باید از او فاصله گرفت".
خواب دیگر از چشم رهبر معظم گریخته است. موج سبزپوشان و پرچمهای سهرنگ ایران با نقش شیروخورشید سرخ، در مقابل چشمان ناباورش به رقص در آمدهاند.
دیدار اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران، در ذهنش جان میگیرد که در دیدارش از کاخ سفید بهنگام ریاست جمهوری کارتر، باد گاز اشکآوری را که پلیس آمریکا برای برهم زدن ایرانیان معترض در میان آنان منفجر کرده بود بسوی شاه و شهبانو روانه ساخت و اشک شاهنشاه را جاری کرد. موضوعی که اینان آنرا معجزه خوانده بودند.
سبزپوشی ساختمان امپایر استیت و پارچهی سبزی که بر فراز پل بروکلین نیویورک در اهتزاز است و با امواج باد، بالا و پائین میرود، او را متوحش میکند و بیاد روز قدس میافتد که با تمام فرمایشاتی که کرد و تمام هارتوپورتهایی که سردارانش کردند، مردم سبزپوش، میدان را از هواداران او گرفتند.
وحشت برش میدارد. تمام سبزیها را ناشی از دسیسهی دشمن برآورد میکند و تقصیرها را به گردن اسرائیل، آمریکا و انگلیس میاندازد. موسوی و کروبی هم سران فتنهاند اگر نزد امام جایی بس بالا داشتهاند. خاتمی هم همینطور. مگر حسین بازجو نگفته است که با... ملاقات کردهاست؟ اما یار غار و دوست پنجاهسالهاش که با دسایس و سیاستبازیهای او به رهبری رسیده است، چطور؟
صبح در دیدار با نمایندهگان مجلس خبرهگان رهبری چون داییجان ناپلئون خطاهای خودکرده را به گردن دشمن میاندازد.
عجب این که انتظار دارد مردم هم این یاوهگوییهای او را باور کنند
4 نظرات:
حافظ گفته بود:
بود آیا که در میکده ها بگشایند؟
گره از کار فرو بسته ی ما بگشایند؟
امروز شما و همه ی کسانی که دل در بر ایران دارند، می گویند:
ما خود، در میکده ها را می گشائیم و حتی گره از کار فرو بسته ی خود نیز باز می کنیم. اما جنبشی که به رشد اندیشه و رفتار نیازمند است، قطعاً یکشبه، جنبش نمی شود.زمان می طلبد.
سلام ... ببخش فضولی میکن ..اما "دچار مالاخولیا شده ..." ...بوده ...
سلام محمد جان
از وقتی آقای کروبی دنبال مستند میگردد ما هم بفکر افتادیم مدرک بگیریم!
عیب اگر در علوم انسانیست/پرسش اینست و تا ابد جاریست/مار ضحاک مغز سر میخورد/ میل باتوم به عضو تحتانیست
استاد سلام ...
ارسال یک نظر