۱۳۸۶ تیر ۲۰, چهارشنبه

عبدل‌الاه

تاره به سوئد آمده بودیم. سال ۱۳۶۸ خورشیدی بود. به کلاس آموزش زبان سوئدی می‌رفتم. بیشتر هم‌کلاسی‌ها ایرانی بودند، چندتائی هم از شیلی و دیگر کشورهای آمریکای لاتین. آقائی مراکشی هم به نام عَبدُل إلاه کنار من می‌نشست. زبان سوئدی او بهتر از ما بود چرا که هم زنش سوئدی بود و هم مدت اقامتش در سوئد بیشتر ازما بود. روزی آخرهای زنگ اول بود که پیدایش شد. همین که کنارم نشست با هیجان و تعجب شروع به تعریف کرد: پری‌روز که به خانه رفتم متوجه شدم کلید آپارتمانم گم کرده‌ام. مجبور شدم مدتی منتظر بمانم تا همسرم بیاید. هوا هم سرد بود. همسرم که آمد، علت بیرون بودنم را پرسید. گفتم: کلیدم را گم کرده‌ام. پرسید: به پلیس مراجعه کرده‌ای؟ گفتم نه! به من توصیه کرد که فردا حتمن به پلیس مراجعه کنم! من حرفش را جدی نگرفتم. دیروز نیز بدلیل نداشتن کلید، مدتی علاف بودم تا او سر رسید و با هم داخل خانه شدیم. او از من سوال کرد: مگرکلیدت در اداره‌ی پلیس نبود؟ رنجیده خاطره به او نگاهی کرده و گفتم: مسخره‌ام می‌کنی؟ من کلیدم را گم کرده‌ام. جرمی اتفاق نیفتاده. کجای این کار می‌تواند به پلیس ارتباط داشته باشد که تو مرا مرتب به پلیس حواله می‌دهی؟ همسرم نگاهی به من کرد و گفت: نه عزیزم! من تو را مسخره نمی‌کنم. این‌جا رسم بر این است که مردم "اشیاء گم شده" را تحویل اداره‌ی پلیس می‌دهند. پلیس امین مردم است. من فکر نمی‌کردم که تو از این مسئله بی‌اطلاع بوده باشی. فردا حتمن به اداره‌ی پلیس سری بزن، به احتمال زیاد کلیدت آن جا خواهد بود. امروز صبح با شک و تردید و کمی هم دلواپسی، رفنم اداره‌ی پلیس. از خانمی که متصدی اطلاعات بود سراغ کلیدم را گرفتم. او مرا به اتاقی راهنمائی کرد، بدون این‌که دنبالم بیاید. نه پلیس مسلحی در آن‌جا دیدم و نه با بگیر و به بندهای معمول در مراکش مواجه شدم. توی اتاق، تابلوئی بود. تعداد زیادی کلید و دیگر اشیاء پیدا شده به تابلوئی آویزان کرده بودن. درمیان آن همه خرت و پرت، یک اسکناس هزار کرونی هم بود. کلید من هم آن‌جا بود. کلیدم را برداشتم و به خانم پلیس مراجعه کردم و از او پرسیدم: حالا چه باید بکنم؟ او بمن با لبخندی جواب داد: برو خانه و در اپارتمانت را باز کن! گفتم یک سوال خصوصی دارم. اجازه هست مطرحش کنم؟ گفت: حتمن! بفرمائید! داستان اسکناس هزار کرونی را از او پرسیدم. خانم پلیس جواب داد: آن اسکناس را هم کسی که پیدا کرد تحویل پلیس داده تا شاید به دست صاحب اصلی‌اش برسد. چون شماره‌ی تلفنی روی تکه کاغذی کناره‌ی اسکناس نصب شده بود، پرسیدم: داستان آن شماره‌ی تلفن چیست؟ خانم پلیس گفت: شماره‌ تلفن یابنده است. اگر در عرض سه ماه صاحب اسکناس برای بردنش مراجعه نکند. پول طبق قانون به پیدا کننده می‌رسد. به او زنگ می‌زنیم که بیاید و پول را تحویل بگیرد. اگر هم صاحبش پیدا شد. خودش به یابنده تلفنی کرده و از او تشکری خواهد کرد و شاید هم مبلغی به عنوان مژدگانی به او بدهد. بعد عبدُل إلاه آهی کشید و گفت: دنیای عجیبی است. ما مدعی مسلمانی هستیم، مقررات اسلام را این‌ها اجرا می‌کنند.

1 نظرات:

عمو اروند در

دوستی از من خواسته است کاش اشاره‌ای به مقررات حاکم بر اموال گمشده و یا دزدیده شده نیز می‌کردم. نوشته‌ی زیر ترجمه‌ی آزادی از آن مقرراتو
اشیاء گمشده، دزدیده شده و یا پیدا شده

اموال گم‌شده یا دزدیده شده را باید به پلیس اطلاع داد. اگر شیء گم‌شده مانند کارت شناسائی، اسناد مالی و مشابه آن باشد، علاوه به اعلام فقدان آن به اداره‌ی پلیس، موضوع باید به موسسه‌ی مربوطه نیز گزارش شود.

کالای یافته شده
جریان اموال یافته شده را ظرف مدت دو هفته باید به پلیس گزارش کرد. اگر مال یافته‌شده را نزد شخص یابنده نگهداری شود ممکن است یابند به اتهام «تضییع مال یافته شده» مورد محاکمه قرار گیرد.
پلیس موظف به قبول اموال یافته‌شده است. پلیس هم‌چنان مجاز است علی‌رغم میل یاینده در مورد نحوه‌ی نگهداری مال یافته شده اقدام به اخذ تصمیمات لازم نماید. شایان تذکر است که یابنده هیچ‌گونه تعهدی در حفظ مال یافته شد ندارد.

مژدگانی یابنده
صاحب مال، پس از پرداخت مژدگانیِ یابنده و پرداخت هزینه‌های نگهداری آن، محق به بازپس‌گرفتن مال گم‌شده‌ی خود می‌باشد.
مقدار مژدگانی یابنده بر اساس رویه‌ی قضایی موجود، ده درصد بهای مال یافته شده است.

در چه موقعی یابنده صاحب مال یافته شده تلقی می‌شود؟
اگر صاحب اصلیِ مال ظرف مدت سه ماه از زمان سپرده‌شدن مال یافته‌شده به پلیس، شناخته نشود و یا پس از شناخته شدن در ظرف مدت یکماه اقدامی جهت گرفتن مال خویش انجام ندهد، مال یافته شده به یابنده‌ی آن تعلق خواهد گرفت.
مقامات پلیس محق به دریافت کلیه‌ی هزینه‌های مصروفه شده از مالک تازه می‌باشد.
اگر شیئ جامانده‌ای نزد مقامات اداری مانند شرکت اتوبوس‌رانی، بنگاه راه آهن، اماکن تفریحات سالم یا سالن‌های ورزشی، مدارس یا اماکن مشابه آن‌ها یافت شود، مقام اداری مربوطه مسئول حفظ مال جامانده می‌باشد. چنانچه شخصی شی‌ء یا اشیائی را در آن امکان پیدا کند موظف است مال جامانده را تحویل مقام اداری مربوطه دهد. در این موارد یابنده حق دریافت مژدگانی ندارد. مژدگانی به مقام اداری مربوطه تعلق خواهد گرفت.

چه چیزی مال یافته‌شده تلقی می‌شود
اموالی‌که دور انداخته ‌شده مشمول تعریف مال یافته‌شده نمی‌شوند. به همین ترتیب تعریف فوق شامل اشیاء بی‌ارزش یا اشیاء بدون صاحب نیز نخواهد شد. اگر کالایی در جائی نهاده شده بدون اینکه مالک آن کالا قصد دور انداختن آنرا داشته باشد، آن کالا از جمله‌ی مصادیق تعریف «کالای یافته‌شده» نخواهد.

سازمان پلیس کشور مجهز به شبکه‌‌ای کامپیوتری است که تمام کشور را پوشش می‌دهد. کلیه‌ی اموال یافته شده در آن مرکز بر اساس نشانه‌های شناسایی مانند شماره‌ی بیمه‌نامه‌ی دزدی، شماره‌ی ساخت کارخانه و... در آن ثبت می‌گردد.
در موقع تحویل مال‌ِ یافته شده از پلیس شهری که در آن زندگی می‌کنید، ضوابط و مقررات حاکم بر اموال یافته شده را جویا شوید.

کالاهای دزیده شده و گم شده
کلیه‌ی اموال بسرقت رفته باید به پلیس گزارش شود. پلیس در این‌گونه موارد بر اساس قوانین جاری موضوع را پی‌گیری و تحقیقات لازمه را انجام خواهد داد.
کالاهای گم‌شده نیز باید به پلیس گزارش شود. در این مورد نیز پلیس شکایت وارده را در همان بایگانی کامپیوتری مرکزی به ثبت می‌رساند.

ارسال یک نظر