۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

بازگشت

از سفر بازگشت، با انبانی از عشق، چمدانی پر از کتاب و دلی پر درد از آنچه بچشم خویش دیده بود.

غنیمی است بودن با او و پای صحبت‌هایش نشستن. اگر چه دوست می‌داشتم که بازگویه‌هایش از آزادی و رفاه مردم سرزمینم بود نه شرح ظلم‌های رفته بر مردمم از نظام مقدس ولایی.

دوم ژانويه ۲۰۱۰

یوله/ سوئد


5 نظرات:

شهلا در

دوستتون دارم و از اینکه باز آمدید تا برایمان بنویسید بسیار خوشحالم عمو جان ;)

يك صداي بي‌صدا در

بر اين باورم كه براي سبزهاي غربت‌نشين، تحمل رنج و تلخي اين روزها بسيار سخت‌تر است تا ما كه در قلب مملكت گل و بلبليم

ناشناس در

اين خبر ميخواهد بيان کند که کسی دلش به حال جوانان فلک زده کهريزک ميسوزد ولی :
- سرکوب مردم ايران به خواست آقای خامنه ای بود. مگر مرتضوی تنها کسی بود که پا به کهريزک ميگذاشت؟ اين نمايندگان اگر راست ميگويند برای اعتراض استعفا دهند اين نمايندگان هم جزو تصميم گيرنده ها هستند. اين هم خود نوعی جنايت است ( ديدن و چشم بستن). مرتضوی چرا هنوز در سمت دگريست؟ آيا از بين رفتن مرتضوی (شبان بی مخ اين رژيم) زندگی سياسی کسی را مختل خواهد کرد؟ اکثر اوقات اين جنايتکاران بی ريشه هستند. بطور خلاصه بايد گفت وجود کهريزکی که مانند چرخ گوشت انسانيست تنها مقصر مرتضوی نيست. احمدينژاد، مجتبی خامنه اي، آقای خامنه ای خودش و وزرا و اعضای مجلس هستند.

ناشناس در

درود عمو...
امروزها شرح و وصفش سخت تر از آنروزهاست..خوشحالم که بعد از مدتها صفحه نظر برایم باز شده است...ماه لی لی

ناشناس در

چشم شما روشن
نق نقو

ارسال یک نظر