۱۳۸۶ شهریور ۱۴, چهارشنبه

تربیت مســمـوم

گوردون در پاسخ سوال خانم دکتر سوزان فوروارد که تلاشی زندگی خانواده‌گی او را ناشی از نامهربانی‌های پدرش ارزیابی می‌کند، می‌گوید: بله، پدرم در کودکی مرا کتک می‌زد، اما منظور بدی نداشت. می‌خواست مرا ادب کند. نمی‌دانم این چه رابطه‌ای با از هم پاشیدن ازدواج ما دارد؟ ‌ گوردون ۳۸ ساله جراح استخوان موفقی است. او پس از متارکه با همسرش به دیدار دکتر سوزان فوروارد می‌رود. گوردون و زنش، شش سال با هم زندگی کرده بودند. او مأیوسانه تلاش کرده بود که با همسرش از نو به توافق برسد،اما همسرش در جواب او گفته بو د تا زمانی که رفتارش را اصلاح نه کند به خانه‌ی او باز نه خواهد گشت. سوزان فوروارد می گوید: سرگذشت گوردون استثنائی نیست. درمدت ۱۸ سال اشتغال به حرفه‌ی «روان درمانی» در درمان‌گاه‌های خصوصی و بیمارستان‌های عمومی، به هزاران بیمار برخورد کرده‌است که احساس عزت نفس خود را به دلیل تنبیه‌های بدنی دائمی که واالدین‌شان در مورد آن‌ها اعمال کرده‌اند، ازدست داده بودند. واعتماد به نفس آنان به دلیل انتقادهای مکرر، سرزنش‌های مدام، تحقیر و بی‌مهری والدینشان خدشه‌دار شده بود. او می‌گوید: بیماران روانی بسیاری دیده‌است که به دلیل احساس گناه ناشی از سوءاستفاده‌ی جنسی از آنان و یا قبول جبری مسئولیت‌های بی‌اندازه و یا حمایت‌های نامحدود در چنان شرایط روحی نامساعدی قرار داشته‌اند و احساس گناه می کرده‌اند. آنان برای خویش ارزشی قائل نبوده‌اند. سوزان فوروارد معتقد است که فقط بعضی از آن‌ بیماران مانند گوردون، ارتباطی میان مسائل خود و رفتار پدر و مادر خویش قائل بودند و اضافه می‌کند: این یک نکته‌ی کور احساسی است. برای خیلی‌ها دشوار است که ارتباطی میان رفتار بد والدینشان و زندگی شخصی خود قائل شوند. او به به تأثیر بخشی درمان‌های کوتاه مدت که به تغییر انگاره‌های مخربِ رفتاری، تأکید دارد. ولی معتقد است که تنها بررسی نشانه‌های بیمار کافی نیست، بلکه باید به منابع این نشانه‌ها هم توجه شود. به نظر او، روان‌درمانی زمانی می‌تواند مؤثر واقع گردد که هم‌زمان با دگرگونی رفتارهای ناهنجار موجود در شخص، فرد بیمار با گذشته‌های خودش نیز قطع رابطه کند. دکتر سوزان فوروارد برای رسیدن به این واقعیت که رفتار ناهنجار والدین تا چه اندازه ممکن است موجبات بیماری روانی فرزندانشان فراهم کرده باشند، پرسشنامه‌ای تهیه کرده که با پاسخ دادن به سؤال‌های طرح شده، فرد می تواند به مشکل خویش پی برد تشخیص این‌که رفتار والدین چقدر زهرآلوده و سمی بوده‌ یا هست، غالبا کار ساده‌ای نیست. تعداد بسیاری از مردم مشکلات احساسی با والدین خویش داشته‌اند. و این خود به تنهائی دلالت براین نمی کند که والدین‌اآنها از نظر احساسی مخرب هستند. مردمان بسیاری مته به خشخاش می گذاشته و حساسیت بیش از اندازه در این مورد به خرج می دهند که ایا والدین‌شان با آنان روابطی سمی داشته اند یا نه. با دادن پاسخ به سوالات پرسشنامه های زیر به آسانی می توان جواب سوالات خود را گرفت. خانم سوزان فوروارد معتقد است که امکان این هست که با خواندن بعضی از سوالات خواننده دچار نگرانی شود. او اضافه می کند که بروز این گونه نگرانی‌ها اشکالی ایجاد نه‌خواهد کردف چرا که این یک واکنش سالم و طبیعی است دربرابر این که والدین ما چه اندازه ممکن است موجبات اسیب‌دیده‌گی ما را فراهم کرده باشند. تشخیص این‌که رفتار والدین چقدر زهرآلوده و سمی بوده‌ یا هست، غالبا کار ساده‌ای نیست. تعداد بسیاری از مردم مشکلات احساسی با والدین خویش داشته‌اند. و این خود به تنهائی دلالت براین نمی کند که والدین‌اآنها از نظر احساسی مخرب هستند. مردمان بسیاری مته به خشخاش می گذاشته و حساسیت بیش از اندازه در این مورد به خرج می دهند که ایا والدین‌شان با آنان روابطی سمی داشته اند یا نه. با دادن پاسخ به سوالات پرسشنامه های زیر به آسانی می توان جواب سوالات خود را گرفت. خانم سوزان فوروارد معتقد است که امکان این هست که با خواندن بعضی از سوالات خواننده دچار نگرانی شود. او اضافه می کند که بروز این گونه نگرانی‌ها اشکالی ایجاد نه‌خواهد کردف چرا که این یک واکنش سالم و طبیعی است دربرابر این که والدین ما چه انازه ممکن است موجبات اسیب‌دیده‌گی ما را فراهم کرده باشند. رابطه با پدر و مادر در کودکی 1- آیا والدین‌تان شما رابه بد و بی‌ارزش‌بودن متهم می‌کردند؟ آ یا آنان شما را با اسامی سرزنش‌آمیزی می‌نامیدند؟ آیا آنان مرتبن شما مورد انتقاد قرار می‌د‌ادند؟ 2- آیا پدر و مادرتان با اعمال فشارهای روانی، قصد تربیت شما را داشته اند؟ و آیا ایشان شما را با کمربند، شلاق و یا ترکه، کتک زده اند؟ 3- آیا پدر و مادر شما، مشکل اعتیاد به الکل و یا دیگر مواد مخدرداشته‌اند و این اعتیاد آنها، اسباب سردرگمی، ناراحتی، هراس، رنجش و یا شرمند‌ه‌گی شما شده‌است؟ 4- آیا والدین شما به دلیل مشکلات روانی یا جسمی، شدیدن دچارافسرده‌گی‌ بوده‌ و این امکان را نداشته‌اند که درمواقع لازم، با شما ودر خدمت باشند؟ 5- آیا به خاطروجود مشکلاتی، شما مجبوربه نگه‌داری و حفاظت از پدرو مادرتان بوده‌اید؟ 6- آیا پدر ومادرتان کاری با شما کرده اند که شما مجبوربه مخفی نگهداشتن آن عمل از دیگران بوده‌اید؟ آیا به صورتی مورد سو استفاده‌ی جنسی آنان قرار گرفته‌اید؟ 7- آیا از پدرو مادر خود ترس و واهمه داشته اید؟ 8- آیا از نشان دادن خشم خود به والدین‌تان وحشت داشته‌اید؟ زندگی دوران بلوغ آیا شما دارای روابطی مخرب و ناخوشایند هستید؟ آیا درین باورید که در صورت نزدیکی بسیاربه دیگران، آنان درصدد آزار یا ترک شما بر خواهند آمد. آیا از دیگران و به طور کلی از زندگی شخصی خودتان انتظار خوبی ندارید؟ آیا همیشه در انتظارورود بدترین ازدیگران داریداز این که بدانید چه کسی هستید و چه احساسی دارید و چه می خواهید، در شرایط دشواری قرار می گیرید؟ آیا نگران این واقعیت هستید تا چنانچه دیگران به «من» واقعی شما پی به برند، شما را دوست نداشته باشند؟ آیا درهنگام موفقیت، احساس تشویش و نگرانی به شما دست می دهد و این احساس به شما غالب می شود که نکند دیگران شما را متهم به تقلب و کلاهبرداری کنند؟ آیا بدون دلیل خشمگین و یا افسرده می شوید؟ آیا کمال طلب هستید؟ آیا داشتن آرامش و یا خوش گذرانی پذیرفتنش برای شما دشواراست؟ به رغم قصد خیرتان، فکر می کنید که رفتار شما هم به رفتار والدین‌تان شباهت دارد؟ رابطه با والدین در دوران بلوغ آیا والدین‌‌تان به شما به چشم کودک نگریسته و رفتارشان با شما به سان رفتار با کودکان است؟ آیا برای اتخاذ هر تصمیم شخصی مترصد صدور اجازه‌ی والدین خویش‌اید؟ آیا ازصرف اوقات خویش با والدین‌تان و یا حتی از فکر بودن با آن‌ها، احساس ناخوشایندی به شما دست می‌دهد؟ آیا از فکر مخالفت با والدین خویش دچار ترس و توهم می‌شوید؟ آیا والدین‌تان با تهدید ویا ایجاد احساس تقصیر و گناه درشما، درپی حفظ سلطه‌ی خویش بر شما هستند؟ آیا پدرو مادرتان با توصل به حربه‌ی پول درصدد سلطه‌جوئی بر شما هستند؟ آیا شما خود را مسئول احساسات والدین‌تان دانسته و خوشنود نبودن آنان را به حساب خود می گذارید و وظیفه‌ی خود می دانید که شرایط آنان را بهتر کنید؟ آیا معتقدید هرقدر تلاش کنید برای پدر و مادتان کافی نیست؟ آیا معتقدید که روزی به شکلی پدر وماردتان در رفتارخود تجدید کرده و بهترخواهند شد؟ خانم دکترسوزان فوروارد معتقد است که اگر حتی به یک سوم سئوالات بالا جواب مثبت دهیم کتاب « تربیت مسموم » می تواند کمک خوبی برای ما باشد. .