یادماندهای از نخستین روز مراجعهام به چشمپزشک در هفتسال پیش.
هنوز ادامه دارد.
—————-
روزی است خورشید خانم با ما مهربان شده است و نقاب از چهره برگشوده و شاید فردا نیز
همچنان باشد.
اما امروز بدیدار چشم پزشکی رفتم، خانم محجبهای بگمانم از کشور اریتره.
تصادفن عینکسازی Optician که مرا یه چشم پزشک مراجعه داد هم خانم محجبهای بود از اهالی بوسنی و هر دو دانشآموخته در دانشکدههای سوئد. دولت سکولار سوئد نه تنها با تحصیلات عالی آنان ایرادی نگرفته بود و سدی برابر استخدام آنان ننهاده بود بل اجازه بود آنان با حفظ رسوم خود، سر کار حاضر شوند.
به یاد افغانهای پناهندهی ایرانی افتاد با فرهنگ، زبان و دین مشترکی که با آنان داریم اما...
و امائی دیگر.
قطرههای چکاننده شده توی چشمانم، مدتی دیدم را مختل کرد.
اما چند عکسی گرفتم.
۲۵ فوریهی ۲۱۰۳