مشاجرهی حقوق بشری
نكتهى قابل تأمل این است كه آیا همین خواستهها و حقوق را براى جنایتكاران هم قائلیم؟ یعنى ما معتقدیم جنایتكارانى مانند مرتضوىها كه دستشان تا آرنج درخون مردم فرو رفته، مىباید با حق وكیل و با حق دفاع از خود محاكمه شوند؟ پاسخ به این سئوال نگرش ما را به امر دمكراسى و حقوقبشر محك مىزند. در انقلاب ۵۷، زمانیكه نصیرى، رئبس ساواک و مسئول شكنجهها، كشتار مبارزان و مخالفان رژیم شاه، بدون داشتن حق وكیل و دفاع از خود، با حكم دادگاه انقلاب تیرباران شد، اكثریت قریب به اتفاق مردم ایران ابراز شعف كردند. آن روز با تأیید این روش، دمكراسى و حقوقبشر زیر پا نهاده شد و پایههاى جنایات امروز هموار گردید. باید اینرا در ذهن خود حک كنیم که حقوقبشر و اصول دمكراسى را پاس داریم و آن را به زمان، مكان، شرایط و افراد مربوط نكنیم. دكتر حسن زهتاب روانپزشك و فعالِسیاسى نوشتهی بالا را میخواندم بیاد آشنایی افتادم که با خواندن این(+) ترجمهی، در مقابل من جبهه گرفت که ترا چه میشود که به دفاع از اصحاب القاعده برخاستهای؟ توضیحات من که مفاد اعلامیهی جهانی حقوق بشر، ناظر بر حقوق تمامی افراد بشر است و عدالت قضایی که من از آن هواداری میکنم، خودی و غیرخودی نمیشناسد. مخالفت من با اعدام، شکنجه و یا محاکمات نمایشی شامل همهی انسانها میشود، حتا تروریستها و دیکتاتورها. او که توسط دوستی مجازی بمن معرفی شده بود از من روی برتافت و از آن روز رابطهی مجازیاش را با من قطع کرد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر