۱۳۸۷ دی ۲۵, چهارشنبه

حق آزادی بیان

-->
نوشته‌ی: اولف په‌ته‌یه Ulf Ptäjä
برگردان: محمد افراسیابی

نوشته‌ی: اولف په‌ته‌یه Ulf Ptäjä
برگردان: محمد افراسیابی
بسیاری از مردم برای ابراز آزاد دریافت‌های خویش از جهان پیرامون، ارزش بسیاری قائلند. درکشورهای آزاد و حکومت‌های مردم‌سالار، قانون اساسی نگهبان سیر آزاد ارتباطات، تبادل افکار و آموزش آزاد عقاید سیاسی است، درست برعکس جوامع بسته و حکومت‌های خودکامه که پخش اینگونه باورها محدود یا کلن ممنوع است.
راستی ارزش آزادی بیان در چیست؟
طرح چنین پرسشی ممکن است در نگاه نخست عجیب یا کمی ساده‌لوحانه‌ جلوه کند. یکی از پاسخ‌های معقول به این سوال می‌تواند این باشد:
ارزش و اهمیت آزادی بیان در آن است که فرد بدون ترس از مجازات بتواند آزادانه آنچه را که می‌اندیشد بیان دارد.
حال ممکن این پرسش پیش ‌آ‌ید که بیان آزاد نظرات و عقاید شخص در جامعه چه امتیازاتی می‌تواند داشته باشد؟
آیا خوبی چنین شیوه در آن است که ما با برخورداری از «حق آزادی بیان» احساس بهتری خواهیم یافت؟
یا این که توانائی‌های عاطفی و اخلاقی ما بدلیل برخورداری از این حق، رشد بیشتری خواهد کرد؟
یا وجود حق آزادی بیان، موجب ایجاد هارمونی در روابط شهروندان و اداره‌ی بهتر یک جامعه خواهد بود؟
مقوله‌ی «آزادی بیان» از دیرباز مورد بحث اندیشمندان اجتماعی ما بوده است. مشهورترین آنان، جان استوارت میل انگلیسی، متفکر قرن هیجدهم میلادی‌ در کتاب خود بنام «در باره‌ی آزادی» به دفاع از آزادی بیان برخاسته است. خلاصه‌ی دفاعیات او بشرح زیر است:
هیچ انسانی بیعیب نیست. هر انسانی ممکن است به نوعی دچار گمراهی و اشتباه شود. به همین دلیل ساده، نادرست خواهد بود اگر انسانی را وادار به سکوت کنیم. زیرا با ساکت کردن او حق بیان باورهایش را از او گرفته‌ایم بدون این‌که مجال دفاع به او داده باشیم.
کاربرد چنین روشی سبب می‌شود که اجتماع را از تمام یا دست‌ِکم بخشی از یک حقیقت که امکان دارد در باورهای او موجود بوده باشد، محروم کرده‌ایم.
جلوگیری از بیان باور یک  فرد، با این استدلال که آن عقیده واقعیت ندارد، غلط و مخالف گفته‌های معصومین است؛ انسان‌هائی جان استوارت میل معتقد است کره‌ی خاکی ما چنین انسان‌هائی را بخود ندیده‌است، ظلم به صاحب عقیده است.
جان استوارت میل زیر عنوان «بحث واقعیت برای آزادی بیان» به فکری اشاره می‌کند که بر اساس آن آزادی بیان موجبات تشویق جوینده‌گان راه حقیقت می‌گردد.
به باور او، اگر همه‌ی انسانها مجاز به اظهار آزادانه‌ی باورها‌ی خویش باشند، نتیجه‌ آن خواهد شد که حقیقت‌جوئی تشویق و توان روحی فرد متعالی و جامعه پیش‌رفت‌ خواهد کرد.
اگر دلایل ضرورت و اهمیت مقوله‌ی «حق آزادی بیان» را مورد بحث و گفت‌وگو قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید:
حق آزادی بیان، جوهر دموکراسی و آزادی است. حتا شهروندان جوامع دموکرات نیز نباید در این تصور باشند که چون در کشوری آزاد زندگی می‌کنند پس دفاع از خق آزادی بیان، برای آنان دیگر موضوعیتی ندارد.
دلیل دیگر لزوم دفاع و بحث در مورد حق آزادی بیان، رشد و عمیق‌تر شدن اعتقاد به فلسفه‌ی دموکراسی در اجتماع است. این حقیقتی است که تنها نظام‌های قدرت‌مدار و دیکتاتور هستند که شهروندان خویش را از بحث لزوم حق آزادی بیان، محروم می‌دارند.
در آخر باز هم دوست دارم به پرسم:
راستی ارزش حق آزادی بیان در چیست؟
من با تکیه بر پژوهش‌های شخصی که در این زمینه انجام داده‌ام به این باور رسیده‌ام که وجود « حق آزادی بیان» در جامعه، سبب جریان ارتباطی اطمینان‌بخشی میان اتباع آن جامعه می‌گردد. این جریان ارتباطی دوجانبه‌ی مطمئن، تنها زمانی بین شهروندان یک جامعه برقرار خواهد شد که مردم با ایده‌های تازه و غیرقابل انتظار مواجه گردند و نه با عقایدی جزم و دُگم که از پیش حکم صحت آن‌ها توسط برگزید‌گانی خاص در جامعه صادر و تایید شده است. برخورد و رویارویی نظرها، عقاید و ایده‌های تازه، به سود جامعه است. در این مورد من برخورداری از «حق آزادی بیان» را روشی مثبت ارزیابی می‌کنم و بالاترین ارزش آن ایجاد تکثر اطلاعات درجامعه است
تنها با « آزادی بیان» می‌توان به تقابل آنچه در نزد مردم دموکرات به « یکسان سازی عقیدتی و روحیه‌ی عدم تعامل» مشهور است، رفت. یک جامعه‌ی دموکرات با اطلاعرسانی همه جانبه توافق دارد و به همین خاطر برای بهره‌وری از حق آزادی بیان ارزش والایی قائل است.



1 نظرات:

ناشناس در

وقتی حق آزادی بیان داریم احساس بهتری هم داریم. وقتی این آزادی از فردی گرفته می شود و وادار به سکوت می شود عکس العمل دیگری نشان می دهد. سالها در درون خود رنج می برد که چرا چنین نگفتم و چنان نگفتم. حق آزادی بیان یک نوع دفاع از حق و حقوق شخصی یک انسان است

ارسال یک نظر