tag:blogger.com,1999:blog-35683548.post8002830362418294575..comments2024-03-13T18:53:42.744+01:00Comments on عمو اروند: ورود به سوئد، بخش پنجمعمو اروندhttp://www.blogger.com/profile/16542932079463606072noreply@blogger.comBlogger4125tag:blogger.com,1999:blog-35683548.post-50685047647141014102010-07-28T08:01:36.294+02:002010-07-28T08:01:36.294+02:00سلام محمد جان
یکبار در مونیخ ماشینم را گم کردم و ...سلام محمد جان<br /><br />یکبار در مونیخ ماشینم را گم کردم و تا صبح دنبالش گشتم البته سرانجام موفق شدم پیدایش کنم هرمزAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-35683548.post-91045587296975499602010-07-27T23:45:12.968+02:002010-07-27T23:45:12.968+02:00درود
استاد عزیز خسته نباشید. آخر این سفرنامه ها خو...درود<br />استاد عزیز خسته نباشید. آخر این سفرنامه ها خودم باید یک کاری کنم.میتینگhttp://meetingonline.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-35683548.post-86417801965163228712010-07-25T17:10:44.931+02:002010-07-25T17:10:44.931+02:00سرکار خانم طریقت!
شوربختانه در اثر اشتباهی، پنج پس...سرکار خانم طریقت!<br />شوربختانه در اثر اشتباهی، پنج پست از نوشتههایم را ناخواسته حذف کردم. امکان بازگشت آنها نبود. بخشهای یک تا سه «ورود به سوئد» را در هم ادغام کردم و در یک پست نوشتم. دو پستی را که زیر عنوان"داستان مهاجرت" نوشته بودم، پیش از این پست گذاشتم. برای تمام نوشتههای مربوط به ورودم به سوئد، تگ " مهاجرت و مشکلات آن" انتخاب کردهام. لذا اگر ترتیب و ترتبی در نوشتهها نیست، تگ آنها مشخص است و قابل دسترس.<br />اضافه بر این باید بگویم که نوشتههای من نمیتواند مسلسل باشد. گاه موضوع تازهای به ذهنم میرسید که باید قلمی شود و گاه حوصله و تحمل بازگویی رنجهای وارده را ندارم و الزامن بخود، استراحتی میدهم.<br />از این همه توجه و راهنماییهای شما سپاسگزارم.عمو اروندhttps://www.blogger.com/profile/16542932079463606072noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-35683548.post-81995526404328864442010-07-25T16:45:02.203+02:002010-07-25T16:45:02.203+02:00آقای افراسیابی عزیز
چرا خاطرات ورود شما به سوئد در...آقای افراسیابی عزیز<br />چرا خاطرات ورود شما به سوئد در وبلاگتان، ترتیب خود را از دست دادهاست؟ برای آنان که نخستین بار با آن آشنا میشوند، جا دارد که ترتیبی داشته باشد. گذشته از نکاتی که در برخورد با ایرانی ها و مردم سوئد قلمی میکنید، اگر نکاتی را از محتوای برخوردهای کلامی شخصیتهای مختلف، تعریف از این کشور، بدگویی از آن، ذکر خاطرههایی که آنان کردهاند و به یادشما ماندهاست، همه ارمغانهای ارزنده و تأمل برانگیزی هستند. طبیعیاست که در ذکر این خاطرههایی که شما نقل میکنید، من خواننده، در پی جوهر آن چیزی هستم که شما را پس از ورود به یک کشور خارجی، آرام آرام تبدیل به یک «شما»ی دیگر میکند. اگر نه تغییر در ماهیت بلکه تغییر در نحوهی نگرش به انسان، جهان، فرهنگ و سیاست. من در این بخش، دوستدار مطالب تفصیلی بیشتری از شما هستم. به قول مردی اندیشمند:«ما همه آموزگاران بینام و نشان یکدیگریم.» حتی با رفتار بد خود نیز، حس و حالی را در انسانها برمیانگیزیم که آنان را ناخواسته، به دنبال پدیدههای بهتر سوق میدهیم. نمیتوان از «بد»ها متشکر بود اما زندگی، آمیزهای از همین گوناگونیهاست.Afshan Tarighathttp://sayeha.blogsky.comnoreply@blogger.com